پایستگی انرژی مفهومی است که در تمامی موضوعات علم فیزیک کاربرد دارد. این مسئله یک اصل مهم در نظریه موج، ترمودینامیک، مکانیک کوانتوم و نسبیت است. در سال 1918، فیزیکدان آلمانی «امی نودر» ثابت کرد که پایستگی انرژی نتیجه مستقیم قوانینی از فیزیک هستند که مستقل از زمان میباشند. یعنی اینکه اگر من امروز یک سنگ را از اتاق خوابم بیرون بیندازم دقیقا همانطور به زمین میخورد که اگر فردا این کار را انجام دهم به زمین خواهد خورد. امروز مشخص شده است که بینظمی یا آشوب در تمامی انواع سیستمهای فیزیکی شامل مکانیک کوانتومی، نسبیت، اخترفیزیک و اقتصاد ظهور و بروز دارد. ریاضیدانان وجود آشوب را با رسم نموداری به نام «حالت چهره»، که نشان میدهد یک سیستم با گذشت زمان چگونه تکامل مییابد، کشف میکنند. آنها به دنبال مناطقی در حالت چهره، به نام «جاذبها» میگردند که در آنها رفتار سیستم همگرا میشود. به نظر میرسید الکتریسیته و مغناطیس تنها دو جنبه مختلف از یک پدیده واحد باشند. ماکسول، همراه با همکاران خود، مبنای نظری محکمی ارائه کرد که با جمع کردن تمام این ایدههای در حال بلوغ در مورد میدانهای الکتریکی و مغناطیسی در یک نظریه واحد، از این فرضیه حمایت نمود. در دهه 1860، ماکسول تحقیقاتی را صورت داد که به کشف چهار معادله منتهی شد. این چهار معادله چگونگی تاثیرات متقابل بین بار الکتریکی، جریان الکتریکی، میدان الکتریکی و میدان مغناطیسی را خلاصه مینمایند.
در حال حاضر نظری ارسال نشده است
شما می توانید به عنوان اولین نفر نظر خود را ارسال نمایید
ارسال متن پیام وارد کردن متن پیام الزامیست