با توجه به مرکزیت نقش مغز در زندگی ما، همواره تعجب میکردم که چرا جامعه به ندرت درباره این نقش مهم صحبت کرده و در عوض ذهن افراد با شایعات زندگی هنرمندان و برنامههای سطح پایین تلویزیونی، مشغول میشود. اما به تازگی به این نتیجه رسیدهام که این عدم توجه، نه تنها یک نقصان بلکه یک نشانه است: ما به قدری در دام واقعیت زندگی خود گرفتار شدهایم که درک نمیکنیم به موجوداتی اسیر و دربند تبدیل شدهایم. شاید در نگاه اول اینگونه به نظر برسد که چیز زیادی برای صحبت وجود ندارد.
در این کتاب تلاش کردهام تا تمام این پیشفرضها را زیر ذرهبین قرار دهم. من سعی داشتهام از مدل کتابهای درسی فاصله بگیرم و در عوض به سطوح عمیقتری اشاره داشته باشم. اینکه چگونه تصمیم میگیریم، چگونه واقعیت را درک میکنیم، که هستیم، زندگی ما چگونه هدایت میشود، چرا به سایر انسانها نیاز داریم. رویکرد من در نگارش این کتاب، با مقالات علمی و حتی کتابهایی که تاکنون در این زمینه نوشتهام، کاملاً متفاوت است. مخاطبان من نیز در این کتاب کاملاً متفاوت هستند. برای خواندن این کتاب پیشزمینه علمی و تخصصی لازم نیست، فقط کافی است کمی کنجکاوی و اشتیاق برای شناخت خود داشته باشید. پس کمربندهای خود را برای یک سفر هیجانانگیز به دنیای درون خود ببندید؛ دنیایی بیکران از میلیاردها سلول درهمتنیده مغزی همراه با تریلیونها ارتباط پیچیده میان آنها. امیدوارم از دیدن و شناختن چیزی که انتظارش را ندارید، لذت ببرید. از دیدن خودتان!
در حال حاضر نظری ارسال نشده است
شما می توانید به عنوان اولین نفر نظر خود را ارسال نمایید
ارسال متن پیام وارد کردن متن پیام الزامیست