«چرا ملتها شکست میخورند» با نگارشی درخشان و دلپذیر به پرسشی پاسخ میدهد که قرنها متخصصان را درمانده کرده است. چرا برخی کشورها ثروتمند و برخی دیگر فقیرند و به واسطه ثروت و فقر، سلامتی و بیماری غذا و قحطی از یکدیگر مجزا میشوند؟» آیا این امر ناشی از فرهنگ، آب و هوا یا جغرافیا است؟ شاید جهل و غفلت از سیاستهای صحیح علت ناکامی است؟ مطلقاً خیر. هیچ یک از این عوامل قطعی یا محتوم نیستند. از این که بگذریم، چگونه توضیح دهیم که چرا بوتسوانا تبدیل به یکی از کشورهایی شده است که سریعترین رشدها را در جهان دارند، در حالی که سایر کشورها آفریقایی همچون زیمبابوه، کنگو و سیرالئون در ورطه فقر وخشونت گرفتار آمدهاند؟
دارون عجم اوغلو و رابینسون قاطعانه نشان میدهند که این نهادهای اقتصادی و سیاسی ساخته دست بشرند که شالوده موفقیت اقتصادی (یا فقدان آن) را میسازند. عجم اوغلو و رابینسون بر مبنای پانزده سال مطالعه برروی منابع اصلی به شواهد تاریخی فوقالعادهای از امپراطوری رم، دولت – شهرهای مایا و نیز دوران قرون وسطی، اتحادیه جماهیر شوروی و آفریقا نظم میبخشند تا نظریه اقتصاد سیاسی تازهای بنا کند که ارتباطی وسیع با پرسشهای سترگ امروزین دارد. «چرا ملتها شکست میخورند؟» در کنار کتاب «سرمایه در قرن 21» توماس پیکتی یکی از مهمترین کتابهای بهنگارش درآمده در این زمینه در سالهای اخیر است و نحوه نگاه و درک شما را نسبت به جهان دگرگون میکند.