میانگارم که گونه یا کالبدی نوآیین و بیپیشینه، در سخن پارسی، در این دفتر، فراپیش دوستاران این سخن دلنشان و دلنشین، شورآفرین و گوهرین و برین، نغز و ناب و نوشین، نهاده آمده است و آن چارانههایی است که هر کدام، به تنهایی، سرودهای است جداگانه که در خود، آغاز میگیرد و در خود، پایان میپذیرد؛ لیک در ساختار و بافتار معنیشناختی، در پیوند و همساز و هماهنگ با دیگر چارانههاست. گاه نیز، ریختاری زبانی: چند واژه، در همهی آنها، باز آورده میشود و پیوستگی و همبستگی را، در میان این چارانهها، استوارتر و آشکارتر میگرداند. نمونهای از این چارانههای همبسته و پیوسته سرودهای است که نام این دفتر از نام آن ستانده آمده است. واژههای در این خَمِ چرخ، در یکایک چارانههای سروده، به کار گرفته شده است».
در این خَمِ چرخ آنچه بجویی، یابی؛
برجای فرومانی، اگر بشتابی.
درخواب بمانی، ار دمی بیداری؛
بیدار در آن دمی که خوش در خوابی