"پیانوی خود نواز" یکی از بهترین آثار کورت ونه گات، خلق معجونی از خنده و تخیل است. این کتاب درباره ی آینده ی نزدیک آمریکا است. جامعه ای که ربات ها و ماشین ها جای انسان ها را می گیرند. شخصیت اصلی این داستان، پل پروتز مهندسی است که در پی آثار مخرب ابر ماشینی که زندگی همگان را تحت تاثیر قرار داده دست به شورش می زند.
ونه گات همواره در پی احیای ارزش های رو به افول است و در این کتاب از ماشینیزه شدن، مدرنیته و آثار مخربش می گوید. استفاده از قلمی طنز گونه برای بیان موضوعات ارزشی، از زیرکی او نشات می گیرد. کتاب های دیگر او، با نام "مرد آبرنگی" و "محبوس" نیز توسط انتشارات سبزان منتشر شده است.
از متن کتاب:
پیرمرد که مبهوت افت و خیز های آرام و منظم کلید های پیانوی خودنواز شده بود، گفت: " می بینی دکتر چه طور بالا و پایین میرن! انگار یه عاشق داره آهنگ می نوازه."
موزیک که به اندازه پنج سنت، خوشی نواخته بود، یک دفع قطع شد. اما پیرمرد هنوز داشت فریاد می زد: "مو به تن آدم سیخ میشه دکتر، انگار یه روح پشت کلیدا نشسته و داره سفره دلش رو باز می کنه..."
جمله ای ناب از این کتاب:
و یک قدم به عقب، بعد از اینکه به مسیری اشتباه رفته ای، قدمی در مسیر درست است.