این گونه احتمال داده میشود که مهمترین مشکل از سوی اینترنتموبایل پیش روی ما قرار گرفته است. این تکنولوژی امکان اتصال فرد با فرد را فراهم کرده و مشتریان بهتر و هوشمندتر از گذشته میتوانند آگاه شوند. اما مطالعهی انجامشده توسط رزیبلیسکی و وینشتین از دانشگاه اسکس نشان داد که گوشیهای موبایل میتوانند در عین حال بر روابط تأثیر منفی داشته باشند. طبق این تحقیقات گوشیهای موبایل باعث انحراف توجه افراد از محیط اطرافشان میشود. همچنین نتایج نشان داد که احساس توانایی برقراری ارتباط با شبکهای بزرگتر معمولاً باعث تضعیف و کاهش توانایی افراد برای نشاندادن احساسات و همدردی با نزدیکان میشود. بنا بر این، در حالی که نیروی پیشران به سمت اقتصاد دیجیتالی در حال افزایش است، مشتریان همچنان منتظر کاربرد کامل از تکنولوژیهایی هستند که به آنها اجازه دهد قابلیتهای خود را بالفعل کنند و در عین حال احساسات و توانایی همدردی را در خود تقویت نمایند.
در این دورهی گذار و سازگاری با اقتصاد دیجیتالی، راهبرد بازاریابی جدیدی مورد نیاز است تا بازاریابان را قادر سازد که بهتر پیشبینی کنند و از تکنولوژیهای اخلالگر بهتر بهره بگیرند. در طول 6 سال گذشته، بازاریابان منتظر ادامهی کتاب «نسخهی سوم بازاریابی: از محصولات به مشتریان تا روح انسانی» بودهاند. این کتاب در سطح جهانی با استقبال بسیار خوبی روبهرو شد و به 24 زبان غیر از انگلیسی ترجمه گردید. در این کتاب، پیرامون جابهجایی عمده از بازاریابی محصولمحور (بازاریابی عصر اول) به بازاریابی مشتریمحور (بازاریابی عصر دوم) و در نهایت، بازاریابی انسانمحور (بازاریابی عصر سوم) سخن گفته شد.
حال قصد معرفی بازاریابی عصر چهارم را داریم. بازاریابی عصر چهارم یک راهبرد بازاریابی است که تعامل آنلاین و آفلاین را بین شرکتها و مشتریان ترکیب میکند. در اقتصاد دیجیتال، تعامل دیجیتال به تنهایی کافی نیست. در حقیقت، در جهانی که بیش از پیش به سمت آنلاینشدن حرکت میکند، تماس آفلاین میتواند یک وجه تمایز مهم باشد. بازاریابی عصر چهارم در عین حال سبک ارائه را با محتوای ارائه ترکیب میکند. در حالی که برندها به دلیل روندهای سریع تکنولوژیک مجبورند انعطافپذیری و توانایی سازگاری بیشتری داشته باشند، ویژگی معتبر بودن آنها بیش از پیش اهمیت پیدا کرده است. در جهانی که بیش از پیش شفاف شده، قابلیت اعتبار و درستی باارزشترین دارایی است. در نهایت، بازاریابی عصر چهارم از یک طرف ارتباط ماشین با ماشین و هوش مصنوعی را تقویت میکند تا بهرهوری بازاریابی را ارتقا دهد و از طرف دیگر، ارتباط انسان با انسان را تقویت میکند تا پایبندی مشتریان را بیشتر نماید.