این مجموعه برای کلاس اولیها به عنوان تقویت روانخوانی میتواند مورداستفاده قرار گیرد ولی چون محتوای داستانها همه گروههای سنی را دربرمی گیرد، کودکان و نوجوانان میتوانند از آنها بهره ببرند.
گربة سیاهی زیر درختی روی دیوار گلی استراحت و خاطرات تلخ و شیرین کودکیاش را مرور میکرد. او از گربه بودن خسته شده بود و سعی داشت مانند یک شیر شود. صبحها به درون غاری میرفت و در آنجا تمرین میکرد تا شاید روزی بتواند مثل یک شیر نعره بکشد. روزها گذشت و او دیگر میتوانست مانند یک شیر نعره بکشد و همه را به وحشت بیندازد. یک شب که با صدای نعره، اهالی دهکده را به وحشت انداخته بود، همگی با بیل و کلنگ او را دنبال و سگها نیز به دنبالش پارس میکردند، اما نتوانستند او را بیابند. او از دهکده خیلی دور شده بود و خسته و بیحال روی علفها دراز کشید؛ در حالی که دلش به حال این گربة کوچک میسوخت.
در حال حاضر نظری ارسال نشده است
شما می توانید به عنوان اولین نفر نظر خود را ارسال نمایید
ارسال متن پیام وارد کردن متن پیام الزامیست