در دهه پنجاه، یعنی چند سال، پیش و پس از انقلاب، سه کتاب از پرویز خرسند منتشر شد که در عرصه ادبیات مذهبی حادثه ای شگفت به شمار می آمد. نگاه متفاوت و نثر محکم و فاخر، عمده ترین وجوه امتیاز این قلم بر آثار پیشین بود و مهمترین دلیل استقرار در کانون توجه اهل ادب. این سه کتاب عبارت بودند از: مرثیه ای که ناسروده ماند، آنجا که حق پیروز است و برزیگران دشت خون. «مرثیهای که ناسروده ماند» ، مجموعه 13 مقاله ادبی پیرامون حادثه کربلاست که نویسنده در مقدمه خود چنین آورده است: اگر به خواندن این دفتر نشستهاید، فکر کنید که از کسی که بیشترین درد را دارد تنها، آهی میشنوید و یا قطره اشکی میبینید، درست است که در ابتدا با شنیدن «آه» و دیدن «اشک» حکم به غمگینی صاحب اشک و آه میکنید، اما قبول کنید که این همدردی نیست . باید چنان به آه گوش بسپارید که خود آهی برآرید و چنان در اشک خیره شوید که اشک در جانتان بجوشد . آنجاست که دردی را چشیدهاید و دردمندی را پناه دادهاید . این را ننوشتهام، زیستهام، و شما نخوانید، زندگی کنید . چنین باد .
در حال حاضر نظری ارسال نشده است
شما می توانید به عنوان اولین نفر نظر خود را ارسال نمایید
ارسال متن پیام وارد کردن متن پیام الزامیست