تصویر به نمایی درشت از میز پذیرش تغییر می کند. در پس زمینه دری گردان واقع شده که می خورد به خیابان، و آن طرف در مردی پیش می آید که لباس منحصربه فرد عجیب و غریبی پوشیده و آشکارا در این محیط بیگانه است. او رفیق بولیانف یکی از اعضای هیات بازرگانی روسیه است. به رغم هوای بهاری پاریس، همچنان پوشاک روسی به تن دارد، کتی با یقه ی خز، کلاه خز و چکمه هایی زمخت. بولیانف به دوروبر خود خیره مانده و غرق جلال و جبروت آن شده است. مدیر هتل، مبهوت از حضور غریب بولیانف، به او نزدیک می شود. آی ای کتاب
در حال حاضر نظری ارسال نشده است
شما می توانید به عنوان اولین نفر نظر خود را ارسال نمایید
ارسال متن پیام وارد کردن متن پیام الزامیست