نفس عشق، قداست آن، شناخت انسان از مقوله آن شکفتگی عقل، برای رؤیت عشق، در هر آدم عارفی ممکن است اتفاق بیفتد. دیدار با عشق ربطی به عنصری بنام معشوق ندارد. عشق، ذهنی نیست. وقتی بلوغ یافتی، وقتی پاره ای پرده ها رو لایه های کورذهنی را توانستی پاره کنی و اگر این توانایی در آدمی بود آنگاه عشق، مادی میشود و ملموس. عارف آن را می بیند؛ حس می کند، در اندرون و بیرون، با وجود عشق، در هم می آمیزد. عشق هیچ ربطی به معشوق ندارد. عاشق، معشوق را گذر کرده است که به عشق رسیده است. معشوق، مانده ی خسته میاه راه گیر کرده است و انسان عارف عاشق، با عشق میرود. بال به بال، بدون نیاز مادی به وجود معشوق. آی آی کتاب
در حال حاضر نظری ارسال نشده است
شما می توانید به عنوان اولین نفر نظر خود را ارسال نمایید
ارسال متن پیام وارد کردن متن پیام الزامیست