«داستان افتادن من از داستانم» نوشته اُرهان پاموک(-۱۹۵۲)، نویسنده ترکیهای برنده جایزه نوبل ادبیات است.
این کتاب مجموعهای از یدداشت ها و داستان های کوتاه پاموک است که وی آنها را در کنار هم قرار داده و آنها را به هم پیوند داده است. پاموک در پیشگفتار کتاب مینویسد:
در دلِ این کتابِ کوچک، دو موضوعی نهفته است که همواره از خیالپردازی در موردشان لذت بردهام. یکی چهرهی اسرارآمیز تاریخ، و دیگری خاطرات دوران کودکی و دوران تحصیلم. در رُمان ها و متون دیگری که نوشته ام، همیشه به این دو موضوع ارجاع داده ام و هر بار نیز در هم آمیختگی این موضوعات را در ذهنم حس کردهام. یعنی وجه کودکانهی تاریخ در کنار وجه تاریخیِ کودکی.
در بخشی از کتاب میخوانیم: روزی روزگاری بر فراز قلعهای افراشته بر کوه های شمالی هرات، خانِ جوانی علاقهمند به نقش و نقاشی زندگی می کرد. این خان جوان تنها به یکی از زنان حرمسرای خود عشق می ورزید. دخترِ زیباروی تاتاری که خان به او دل باخته بود نیز عاشقِ خان بود. تا خود صبح عشق می ورزیدند و چنان احساس خوشبختی می کردند که آرزو داشتند روزگارشان همیشه بر این منوال ادامه پیدا کند. بهترین راه برآورده کردن این رؤیا را در کتاب هایی دیدند که به دستِ نقاشان قدیمی ترسیم شده بوند و آنها ساعت ها و حتی روزها را بی وقفه به تماشای تصاویر بیعیب و نقص آن کتاب ها می نشستند. با نظاره ی تصاویر بی عیب و نقص با روایت هایی پی در پی، زمان برایشان متوقف میشد و حس می کردند خوشبختی آنها با لحظاتِ شیرینِ دورانِ طلایی ای که در داستانها نقش بسته بود درآمیخته است. آی آی کتاب