ذهن و کیهان در زمره بزرگترین رازهای طبیعتاند. با فناوری پیشرفته توانستهایم از کهکشانهایی که میلیاردها سال نوری با ما فاصله دارند عکس بگیریم. امروزه قادر به ایجاد تغییر در ژنهایی هستیم که زندگی را کنترل میکنند و توانستهایم به حریم اتمها راه یابیم. اما ذهن و کیهان هنوز دور از دسترس ما و مایه نگرانی و دغدغه خاطر ما هستند.
این دو مسئله از مرموزترین و جذابترین مسائل علمی امروز به شمار میروند. برای پی بردن به عظمت کیهان کافی است نگاهی به آسمان شب بیندازید که میلیاردها ستاره در آن میدرخشند. از زمانی که نیاکان ما عظمت آسمان پرستاره را دریافتند تاکنون ما همواره حیرتزده از پرسشهای ازلی به آن چشم دوختهایم: از کجا آمدهایم؟ این جهان چه معنایی در بر دارد؟ برای تأیید پیچیدگی و رازگونه بودن ذهن کافی است در آینه به خود نگاه کنیم و بپرسیم در پس نگاه ما چیست؟ به علم انتقاد میکنند که درک هر چیزی را منوط به از میان بردن راز و جادوی آن میکند.
علم با پرده برداشتن از رازهای ذهن آن را به مسئلهای عادی و پیش پا افتاده تبدیل میکند. اما من هرچه بیشتر به پیچیدگیهای مغز پی میبرم بیشتر شگفتزده میشوم که میبینم دقیقترین و پیچیدهترین پدیده کیهان در سر ما جا گرفته است. به گفته دکتر دیوید ایگلمن: «مغز چه شاهکار حیرتآوری است و ما چقدر خوشاقبالیم که به نسلی تعلق داریم که از فناوری و اراده لازم برای تحقیق درباره آن برخوردار است.
مغز شگفتآورترین چیزی است که تاکنون در کیهان کشف شده و در واقع خود ماست.» بنابراین هرچه بیشتر آن را بشناسیم، بیشتر حیرت خواهیم کرد. سقراط دو هزار سال قبل گفت: «خودشناسی آغاز خرد است.» برای آن که به خودشناسی برسیم راه درازی در پیش داریم.