چه چیزی مهم تر است؟ دوستی، وفاداری یا عشق؟ ریج و سیدنی از اینکه بالاخره بدون احساس گناه با هم هستند هیجان زده اند. اما رابطۀ وارن و بریجت مثل همیشه آشفته است و مگی با بیماری خود دست وپنجه نرم می کند. وقتی مگی با فهرست قدیمی از کارهایی که می خواست انجام دهد ـ "شاید یکی از همین روزها" ـ روبرو می شود، تصمیم می گیرد زندگی را به بهترین شکل زندگی کند و به این رؤیاها دست یابد. او ریج را در جریان ماجراهایش قرار می دهد. ریج نمی تواند نگران نباشد، حتی وقتی سیدنی بیشتر و بیشتر به دوستی آنها مشکوک می شود. اما اگر بخواهد این حسادت را پشت سر بگذارد، باید با این واقعیت کنار بیاید که مگی همیشه به نوعی در زندگی آنها حضور خواهد داشت...
در حال حاضر نظری ارسال نشده است
شما می توانید به عنوان اولین نفر نظر خود را ارسال نمایید
ارسال متن پیام وارد کردن متن پیام الزامیست