هیچ کس حق ندارد به چیزی که مال من است دست بزند، مگر اینکه بخواهد جانش را از دست بدهد. اما وقتی زیباترین زن در مقابل خشم من قرار می گیرد، قلب مردۀ من ناگهان دوباره شروع به تپیدن می کند. در این زندگی هیچ افسانه ای وجود ندارد. زیبا هرگز عاشق هیولا نمی شود. اما این هیولا قصد ندارد او را رها کند. هر چیزی یک قیمتی دارد. فقط بحث پول است. هکر کوچک و شیرین من نمی تواند با پول اغفال شود، اما او هر کاری برای نجات خانواده اش انجام خواهد داد.
در حال حاضر نظری ارسال نشده است
شما می توانید به عنوان اولین نفر نظر خود را ارسال نمایید
ارسال متن پیام