مادرم اعتقادی به این دنیا نداشت و من نیز از این لحاظ شباهت زیادی به او دارم . او تنها به عشق معتقد بود و هنگامی که انسان فقط به عشق اعتقاد داشته باشد عادت به سحرخیزی ندارد و ترجیح میدهد زمان بیشتری را در بستر خود بماند ، چون عشق را در همان جا در می یابد.
کودک همانند قلبی است که تپش های سریعش ، دیگران را به وحشت می اندازد.همه چیز مهیاست تا روزی این قلب از تپیدن باز ایستد و شگفت است که این قلب با وجود تمام این شرایط سخت ، به حرکت ادامه میدهد . و شگفت انگیزتر اینکه هیچ کس هرگز نمیتواند بگوید : خوب سرانجام وقت اتمامش رسید...
در حال حاضر نظری ارسال نشده است
شما می توانید به عنوان اولین نفر نظر خود را ارسال نمایید
ارسال متن پیام وارد کردن متن پیام الزامیست