این کتاب بخشی از پژوهشهای نیکولای ولادیمیر خانیکوف، جغرافیدان دانشمند روسی طی سفرهای او به ایران در سالهای 1858 و 1859 میلادی است که تحت عنوان « گزارش سفر به بخش جنوبی آسیای مرکزی» در مجموعه آثار این نویسنده راجع به ایران به چاپ رسیده است. خانیکوف در این کتاب از شهرهای دامغان، سمنان، سبزوار، نبشابور، مشهد، هرات، سیستان، طوس، کویر لوت، کرمان، یزد و بسیاری از آبادی های دیگر نام برده است. اما اولین نقطه ای که این نویسنده به آن وارد شده و شرح آن را در کتاب خویش آورده استرآباد است.
وی به عنوان سرپرست هیأتی اکتشافی از روسیه در آخر 1858 به هنگام بازگشت از اروپا از مسیر دریایی از تفلیس به سوی ایران به راه افتاد و در آغاز ماه مارس به باکو رسید و از آنجا با کشتی مجلل سویاتایاروس کشتیرانی استرخان در کمتر از سه روز به خلیج گرگان رسید. چهارم ماه آوریل مصادف با شب یکشنبه عید پاک در نزدیکی جزیره آشوراده در زیر نور مهتاب خیره کننده در برابر ساحل کوهستانی و جنگلی منطقه که غرق در گل بود لنگر انداختند.
خانیکوف می نویسد هنگام ورودش به ایران ایالت استرآباد در هرج و مرج کامل به سر می برده است. حاکم شهر جعفرقلی خان بجنوردی به تازگی از لشگرکشی بدفرجامی که علیه ترکمن ها داشت به گرگان بازگشته و دو عراده توپ و تعدادی از افراد خود را از دست داده بود. روز 15 آوریل به هنگام ورودشان به گرگان، صحرانشینان در دروازه شهر به کاروانی حمله برده و 15 نفر را کشتند، بسیاری را به اسارت بردند و بازار را غارت کردند. خانیکوف دشت پردرخت میان استراباد و ساحل دریای آشوراده را طی روزهای 11 و 12 آوریل پیموده بود و جاده کاروان روی شاه عباسی را که پس از درگذشت شاه عباس صفوی هرگز مرمت نشده بود را بسیار اسفناک توصیف کرده است.
دهکده به طرز عجیبی ساخته شده است. همه خانه ها دو طبقه هستند و محوطه دایره مانند به هم پیوسته ای را تشکیل می دهند که روی شیب تندی با ارتفاع 20 پا بنا شده اند. بدون شک در آغاز دیوارهای این شیب آجر و یا سنگچین شده بود، اما در حال حاضر به صورت بریدگی نوک تیزی در آمده است که تنها به سبب فشردگی فوق العاده خاک استوار مانده است. به این نکته باید افزود که سراسر زندگی اهالی لازگرد در سوراخ هایی دخمه مانند و فوق العاده کثیف می گذرد که با ایوان بدون حفاظی به هم راه دارند و در بسیاری موارد بچه های کم سن و سال از این ایوان ها به زمین می افتند و می میرند.