رویدادها و جریانهای بزرگ هنری عمدتاً از دل بحرانهای سیاسیـاجتماعی پدید آمدهاند. سینمای دهۀ هفتاد هالیوود نیز در عین این که از سینمای اروپا و بزرگان آن متأثر بود، اما در بطن خود واکنشی بود به بحرانهای عمدۀ داخلی آمریکا. بحرانهای سهگانۀ جنبش حقوقمدنی، جنبش زنان و پیامدهای جنگ ویتنام از بزرگترین مشخصات دورانی بودند که نه با این نامها بلکه بیشتر با نام یک شخصیت خاص شناخته میشود: «دوران نیکسون». نویسندۀ کتاب حاضر که بیشتر یک استاد اقتصاد سیاسی است تا یک سینما نویس، معتقد است که ریچارد نیکسون به طور مستقیم یا غیرمستقیم در غالب فیلمهای مطرح دهۀ هفتاد حضور دارد. شاید بیراه نباشد اگر بگوییم آنچه که در این کتاب با عنوان سینمای دهۀ هفتاد به آن پرداخته میشود واکنش نسلی از هنرمندان جامعۀ آمریکا به دوران نیکسون و میراث اوست.
کتاب حاضر در زمانی (2013) نوشته شده که حتی تصور حضور فردی مانند دانلد ترامپ در کاخ سفید خندهدار به نظر میرسید. حال با توجه به این که از بسیاری جهات شبیهترین رییسجمهور ایالات متحده به ریچارد نیکسون است باید دید آیا واکنش هنرمندان هالیوود به او جریان بزرگی ماننده دهۀ هفتاد ایجاد خواهد کرد؟ آیا هالیوود که دیگر مدتها است آن اهمیت انتقادیای که در دهۀ هفتاد از آن برخوردار بود را از دست داده میتواند اهمیت دوران نه چندان دور خود را باز یابد؟ آیا شاهد دوران طلایی تازهای در سینما خواهیم بود یا همچنان باید دهۀ هفتاد قرنِ گذشته را واپسین عصر طلایی هالیوود بدانیم؟