فرهنگ مذکر، نفس(Self)را گرگ و هوای نفسانی را شیطانی می انگارد و به (Superego) در فضای غیرمدنی القای فراخود (Ego) ضمن تکذیب خود هویتی نارسا رقم میزند. در این احوال تعجبی ندارد که بدن هر کس ،(Id) بن صرفاً ابژه ای در میان سایر ابژههای جهان بنماید. این قضیه خصوصا در مورد زنان صادقتر است؛ زیرا بدنشان ابزاری می شود برای فروش هر نوع محصول قابل تصور و این کار همه زنان و مردان را تحت تأثیر قرار میدهد. هم بازنمایی بدن زن، سوژه نگاه خیره مذکر می شود و هم (Kilbourne,1999) اندام های او تکه تکه در معرض تشویق و فروش کالاها قرار می گیرد . لذا بی سبب نیست که برخی زنان از دیدن همجنسان خود در عرصه تبلیغات کالاها یا حضور در مجلات زنانه افسرده میشوند. ما حتی اگر از این وضع آگاه هم نباشیم، اما از آن متأثر میشویم. دختران از بدو تولد در این شرایط بار می آیند و مجبورند خود را جذاب و سر به مهر و همدل بنمایند و همین امر موجب احساس ناامنی زنان نه تنها در خانه و جامعه که در بدن و جهانشان می گردد . به علاوه صنعت پورنو، بدن زن را ابژه تلذذ مردان کرده و همچون تبلیغ برای فروش، هویت مستقل زن را بر نمیتابد..
در حال حاضر نظری ارسال نشده است
شما می توانید به عنوان اولین نفر نظر خود را ارسال نمایید
ارسال متن پیام وارد کردن متن پیام الزامیست