سگ ها و استخوان اثر مژگان خالقی نویسنده، کارگردان و بازیگر تئاتر، فارغالتحصیل کارشناسی ارشد کارگردانی تئاتر از دانشکدهی سینما تئاتر. کارگردان نمایشهایی از جمله «تو مشغول مردنات بودی»، «بازی استریندبرگ»، «کلاغ» و چند نمایش دیگر. نویسندهی نمایشنامههای «کهکشان راه شیری»، «منم ندیمهی مدهآ»، «بیوهی سیاه، بیوهی سفید» و…
مایکا: من صورت مادرم رو یادمه. اِنقدر ترسیده بود که تمام گوشت صورتش کنار رفته بود و فقط استخوناش مونده بود. گفتم بهت قول میدم دوباره همدیگه رو میبینیم. بهش دروغ گفتم. مطمئن بودم اتوبوس داره همهشون رو به اون گودالهای بزرگ میبره. هیچکس نمیتونه بفهمه تو قلب مادری که جلوی چشماش، تمام روز، به دخترش تجاوز میکنن، چی میگذره! … اون بچه نباید به دنیا بیاد. این جنگ نباید هیچ بچهای به دنیا بیاره!