نقد فرهنگی نیز مانند هر نقد دیگری یک سری مولفهها دارد که رعایت آنها الزامی است. نخست اینکه نقد باید عقلانی و مبتنی بر اصول و استانداردهای علمی نقد باشد، چراکه نقد عقلانی موجب تکامل جامعه میشود. در واقع سنت نقد عقلانی یکی از ضروریات مسایل فرهنگی و اجتماعی است. سیال بودن نقد از دیگر ویژگیهای قابل تامل است، اینکه منتقد بدون هیچ جزمیت و مطلقگرایی و با توجه به هویتها و ماهیتهای متکثر و تنوع فرهنگی، موضوع مورد نظر را بررسی کند. قطعاً یکی از مولفههای مهم نقد فرهنگی که گاه نادیده گرفته میشود توجه به اخلاق با تعریف فلسفه اخلاق در جهان مدرن است. اگر میبینیم گاهی نقد فرهنگی از مسیر خود خارج شده و جنبه تخریبی به خود میگیرد، به دلیل عدم توجه به فلسفه اخلاق است.
در یک نقد فرهنگی مناسب باید دو جنبه معرفتی و شناختی بودن نقد را مدنظر قرار دهیم. در واقع نقد فرهنگی به دو بخش نقد آنتولوژیک (وجود شناختی) و نقد اپیستمولوژیک (معرفتشناختی) تقسیم میشود. در بحث نقد فرهنگی یک نکته بسیار مهم، توجه به اصل تخاصم مذموم و تخاصم ممدوح است. تخاصم مذموم همان چیزی است فقها در اصطلاح به آن مراع میگویند. مراع یعنی گفتگوهایی که نه برای روشن شدن حق، بلکه برای نشان دادن خود است. امیرالمومنین (ع) میفرماید ابوذر دلیل نمیآورد مگر در نزد قاضی یعنی اهل مراع نبود، «اترک المراع ولو کنت محقاً».