باغ شب نمای ما


قطره


  قیمت خرید :   17,000   تومان


 توضیحات :

نویسنده در مقدمه چنین می گوید:
در این مقدمه خواننده محترم را دو نکته به عرض می رسانم، یکی اینکه باغ شب نمای ما با گروهی از کلمات نوشته شده است که در وقت خود گردش فعال داشته، در حوزه اشراف تهران مبادله می شده اند و با روح زبان معاصر ما هم چندان غریبه نیستند، یعنی گذشته از برخی واژه های نعش که دوران مصرفشان دیری است سرآمده عموما معنای حسی دارند و چون به جای خود در جمله ترکیب شوند، نیازی به مرجع و فرهنگ و لغت دارند. و ما بر این نکته حساس تاکید می کنیم به علت آنکه در ارتباط برق آسای صحنه و تماشاگر پیوند گوش و کلمه امری اجتناب ناپذیر است، و در القای مغناطیس درونی کلام روا نیست حتی یک واحد عاطفی زبان از بافت نحوی گفتار بیفتد و لا معنی از چرخه آهنگ روانی جمله خارج شود.

شاه در پناه تخت‌طاووس ایستاده، خیره به باغ بیرونی، تصنیفِ «باباجان یکی یه پوله خروس» را به سوت می‌نوازد و آهسته بشکن می‌زند. عمله خلوت دست‌ها را جلو گذاشته، سرها به زیر، عین مهره‌های شطرنج که در خانه‌های خود درست چیده شده‌اند. فقط اعتمادالسلطنه است که نزدیک تخت دو زانو روی قالیچه نشسته، روزنامه‌ای به شکل طومار میان انگشتان خود گرفته عبوس است. کمی بعد آقا مردک از پشت تخت‌طاووس برمی‌خیزد و با یک گلدان نقره میان دو دست، کرنش‌کنان عقب می‌کشد. و آنگاه سرها نظاره‌کنان به شاه بالا می‌آید... در این صحنه درباریان و اهل اندرون می‌روند و می‌آیند و گویی در یک فضای سیالِ مه‌آلود، آرام شناورند.

 آقامردک: قبله عالم آسوده شدند. حاجب‌الدوله: از بخت ما ریزه‌خواران خاکپای همایون است. شاه: این گلدان آنتیک دیگر دل‌مان را زده است؛ فی‌المجلس چند می‌خرید آقایان؟ امین خاقان:نقش و نگار نقره‌اش کار دست بهزاد است. امین خلوت: شاید هم هنرنمایی شاهنوازخان. حاجب‌الدوله: هنر دست هر که باشد، شأنش در این است که گلدان پیشاب قبله عالم است.

امین خاقان:به موزه «لوور» اهدا فرمایند! شاه: افسوس که ما شبانه روز یک وعده طهارت می‌کنیم؛ آن هم نه داخل گلدان! (از پناه تخت بیرون می‌آید.) خان اعتماد! شما که البته گیس‌سفید باشی دربخانه‌اید، در این باب چه رأی می‌زنید؟ اعتمادالسلطنه: قُبُل را نمی‌دانم چه قسم طهارت می‌فرمایند؛ ولی در باب دُبُر از ملک‌الحکمای قزوینی شنیده‌ام... شاه: آه... اعتماد! ما به جمله‌های قصار این فیلسوف قزوینی علاقه‌ای نداریم. (با خنده روی تخت‌طاووس می‌افتد.) خوب، حال چیست آقایان؟ اعتمادالسلطنه: غلام روزنامه می‌خواندم قربان. امین خاقان:اعلیحضرتا...



 بیشتر بدانید

دسته‌بندی : کتاب فارسی


موضوع فرعی 1 : نمایشنامه و فیلمنامه


موضوع اصلی : هنر


موضوع فرعی 2 :


مترجم :


ناشر : قطره




شابک : 9789643419073


قطع کتاب : رقعی


تعداد صفحات : 114


نوبت چاپ : 5


وزن : 132 گرم

  آمار و اطلاعات

  تعداد مشاهده این کتاب : 464 بار


  دفعاتی که پیشنهاد شده : 0 بار


  دفعاتی که پیشنهاد نشده: 0 بار


 تعداد کسانی که این کتاب را خوانده اند : 0 بار


  تعداد کسانی که می خواهند این کتاب را بخوانند: 0 بار










 کتاب‌های مرتبط

پایین گذر سقاخانه
موجود نیست


پایین گذر سقاخانه

ناشر : قطره

قیمت : 15,000  تومان



مشاهده کتاب
تانگوی تخم مرغ داغ
موجود نیست


تانگوی تخم مرغ داغ

ناشر : قطره

قیمت : 16,000  تومان



مشاهده کتاب
خانمچه و مهتابی
موجود نیست


خانمچه و مهتابی

ناشر : قطره

قیمت : 15,000  تومان



مشاهده کتاب
روزنه آبی
موجود نیست


روزنه آبی

ناشر : قطره

قیمت : 19,000  تومان



مشاهده کتاب
مرگ در پاییز
موجود نیست


مرگ در پاییز

ناشر : قطره

قیمت : 18,000  تومان



مشاهده کتاب

 نظرات کاربران

در حال حاضر نظری ارسال نشده است

شما می توانید به عنوان اولین نفر نظر خود را ارسال نمایید


ارسال متن پیام