در سالهای میانی قرن نوزدهم، زهدگرایی بر جامعه نروژ و بعضی کشورهای دیگر چنان سایهی خوفانگیز و هراسآوری افکنده بود که آدمها نگران و هراسان بودند که آیا نواختن پیانو و ویلن توسط یک مسیحی معتقد جایز است؟ آیا خواندن آوازی غیر از سرودهای مذهبی در کلیسا از مصادیق گناه و کفر نیست؟ در آن زمان حتی خندیدن عملی قبیح و غیرمومنانه بود. ایبسن با نمایشنامههایش به جنگ اجتماع کهنه و آداب و سنن آن رفت؛ که در این میان مسائل زنان نیز موضوع جالبی برای این جنگ محسوب میشد؛ شاید بتوان مهمترین نمایشنامهی ایبسن در این زمینه را «خانهی عروسک» دانست که آوازهاش از همان دوران عالمگیر شد. اجرای «خانه عروسک» در اواخر قرن نوزدهم بحث و جدلهای بسیاری به راه انداخت. چنین به نظر میرسید که صدای بر هم زدن درِ خانه توسط نورا، لرزه بر اندام مردم اروپا انداخته است. کار بحث و جدل پیرامون این اثر چنان بالا گرفت که در تمام محافل خصوصی و عمومی صحبت از آن بود؛ اجراها در آلمان و انگلیس و بسیاری کشورهای دیگر ممنوع یا تقبیح شد. با وجود همهی این بیمهریها، تا سال 1928 تنها در کشورهای اسکاندیناوی 128 هزار نسخه از این نمایشنامه به فروش رفت. یعنی بیش از هر نمایشنامهی دیگری که به زندگی انسان در جهان مدرن میپرداخت
در حال حاضر نظری ارسال نشده است
شما می توانید به عنوان اولین نفر نظر خود را ارسال نمایید
ارسال متن پیام وارد کردن متن پیام الزامیست