رضا جولایی در این کتاب نیز به رسم و آیین نویسندگی اش، سراغ تاریخ رفته اما تاریخ از آن گونه که گفته نشده. تاریخ از آن گونه که مال آدم های گمنام اما زخم دیده باشد.
پاییز 32 در تکه هایی از تاریخِ ایران، البته گاه بی توجه به آن، گیر افتاده اند و ماجراهایی می سازند که این جهان را جورِ دیگری می نمایانند. جولایی در داستان های کوتاهش عشق و اضطراب و البته ترس را تکرارشونده استفاده کرده است. هر هشت داستانِ کتاب برآمده از چهره هایی اند که ناگهان از سایه به روشنایی درمی آیند و ردی از خود بر جا می گذارند که مخاطب بعید است فراموش شان کند. بنابراین داستان ها، با این کلیت، پیوستگیِ ساختاری دارند و همین امر پاییز 32 را به اثری خواندنی بدل می کند.