یک خانۀ جدید میتواند یک پایان خوش، یک شروع تازه، و یا جایی برای پنهانشدن باشد. از بین تمام احساساتی که کیت جونز هنگام ورود به خانۀ جدیدش در خیایان پارکویو، به آنها دچار است، امید غافگیرکنندهترینشان است. او نام خودش و دخترش را تغییر داده است، و زادگاهش را ترک کرده است تا از تنها اشتباهی که زندگیشان را خراب کرده است، بگریزد. کیت تنها زنی نیست که در این خیابان به دنبال شروعی تازه است. گیزلای خونگرم و احساساتی که زندگی پرمشغلهای را در کنار فرزندان سرشار از اعتماد به نفسش سپری میکند، و سالی باهوش و آرام که صاحب ازدواج و کاری موفق است، در کنارش هستند. آنها اولین دوستانی هستند که کیت پس از گذشت سالهای طولانی پیدا کرده است؛ و گرچه بخشی از وجودش به زندگی به ظاهر بینقصشان حسادت میکند، اما دوستیشان ممکن است به او کمک کند که بر احساس گناهش فائق آید. تا اینکه یک روز همه چیز تغییر میکند. کیت به صحنۀ تصادف ویرانگری فراخوانده میشود، که پیامدهایش همۀ چیزهایی را که آنها فکر میکردند در مورد خودشان و یکدیگر میدانند، به بوتۀ آزمایش میگذارد. آیا کیت میتواند جلوی فاششدن اسرارش را بگیرد، یا امید او برای داشتن یک زندگی جدید بیهوده بوده است؟ زنی که قبلاً بودم که یکی دیگر از آثار نویسندۀ پرفروش کتاب همسر خاموش است، دربارۀ رازهایی است که ما از نزدیکانمان هم پنهان میکنیم، و عواقب وحشتناکی که چنین کاری میتواند به همراه داشته باشد.
در حال حاضر نظری ارسال نشده است
شما می توانید به عنوان اولین نفر نظر خود را ارسال نمایید
ارسال متن پیام وارد کردن متن پیام الزامیست