انتشارات باژمنتشر کرد: ملکه ی سرخ تمام طول مدت حکمرانی اش،در جنگی طولانی در حال مبارزه بوده که در خفا شروع شده است،جنگی علیه نیروهایی که ملت ها قرار دارند و بر سر چیزهایی مهم تر از طلا و زمین. قوی تری سلاحش خواهر خاموش است،که اکثر مدام او را نمی بینند و تمام مردم از او صحبت نمی کنند. نوه ی ملکه سرخ،شاهزاده جالان کندث،که غمار بازو اغواگرا است؛کسی است که می تواند خواهر خاموش را ببیند. جان که از نقشش به عنوان اشراف زاده ای خرده پا راضی است؛وانمود می کند ک عجورزه پیر را نمی بیند. ولی جنگی با مردگان زنده در پیش است و ملکه ی سرخ از خانواده اش می خواهد که از سرزمین شان حفاظت کنند. جال فکر می کند این جنگ،چیزی نیست که بر او تاثیری داشته باشد اما در اشتباه است... پس از این که از تله ای مرگبار که توسط خواهر خاموش آماده شده است می گریزد،جال متوجه می شود که سرنوشتش به شکلی جادویی با جنگجویی وایکینگ گره خورده است. در همان حین که این دو به سفری برای از بین بردن طلسم پا می گذارند و با خطراتی مهلک،زنانی مشتاق در شاهزاده ای نو کیسه به نام جورگ آنکراث در راه رو به رو می شوند،جال به مرور به روشنایی ضعیفی از حقیقت دست می یابد: او و واکینگ تنها مهره هایی در یک بازی هستند و ملکه سرخ صفحه ی بازی را کنترل می کند.
در حال حاضر نظری ارسال نشده است
شما می توانید به عنوان اولین نفر نظر خود را ارسال نمایید
ارسال متن پیام وارد کردن متن پیام الزامیست