کتاب «درخت پرتقال» نوشته کارلوس فوئنتس (۱۹۲۸-۲۰۱۲)، نویسنده مکزیکی و یکی از مشهورترین نویسندگان اسپانیایی زبان است. نویسنده در این کتاب یک تصویر مرکزی را دستمایه نوشتن قرار داده است که پیوند اصلی میان بخشهای مختلف کتاب است؛ تصویر درخت دو رگه پرتقال که در چند اثر دیگر او نیز تکرار شدهاند. این اثر مجموعه چهار داستان کوتاه است به نامهای «دو کرانه»، «فرزندان فاتح»، «دونومانسیا» و «دو آمریکا»، که همگی روایتگر تاریخ کشور مکزیک هستند. میتوان گفت، «درخت پرتقال» روایت رویارویی، برخورد و درهمتنیدگی اقوام و فرهنگهاست، تلاشی است برای کاویدن خاستگاهها و ریشههای ملتهای امروز و نگاهی است عمیق به تاریخ از دریچه ذوق و خلاقیت ادبی. اگر نگوییم کارلوس فوئنتس در این اثر بیشترین آزادی عمل را به قلم خود داده است، میتوانیم با اطمینان بگوییم یکی از آزادانهترین آثارش را خلق کرده است تا نگاه سنتی به تاریخ را به پرسش بگیرد. فوئنتس این گیاه را نماد مکزیک و اسپانیا میداند و درهمآمیختگی فرهنگها و خونها را زمینهساز ظهور و بالندگی ملتها. او در این اثر امتزاج عناصر تاریخی و درهمتنیدگی زمان را به همین نسبت ترسیم میکند تا درکی جامع از لحظات گذرای تاریخ را برای خوانندهاش به ارمغان آورد. اینجا همه چیز از ترکیب دو جنبه متفاوت شکل میگیرد، از بههمآمیختگی دو فرهنگ، دو ملت، دو خون. فوئنتس تاریخِ خود را میسازد و عناصرش را به هنر ذوق و خلاقیت در هم میتند تا روایتی ادبی از تاریخ بیافریند. از دیدگاه فوئنتس، تاریخ دستنوشتهای است که وقتی پاک شود، پس ِ پشتش دستنوشته دیگری نمایان میشود که آن نیز خود پوششی است بر چهره روایتی دیگر. بدین صورت، روایت فوئنتس از تاریخ نوعی ضدروایت یا نفی روایت است. اینگونه همه چیز ممکن است به شیوهای دیگر خلق شود و به بالندگی برسد. فوئنتس در درخت پرتقال نمیخواهد گرفتار چارچوب زمان باشد، بلکه میخواهد فراتر از زمان باشد.
در حال حاضر نظری ارسال نشده است
شما می توانید به عنوان اولین نفر نظر خود را ارسال نمایید
ارسال متن پیام وارد کردن متن پیام الزامیست