خانه سرد و ساکت است انگار آب مردهشورخانه پاشیده باشند به همه جای آن، بااین که سه مستاجر زندگی میکنند که با خود صاحبخانه میشوند چهار خانواده. همه هم بچهدار و شلوغ اما از همان دم در ناله های مادرم را میشنوم فقط؛ مخصوصا سوختمهای او پشت چشمهام را میسوزانند. انگار یک مشت فلفل سرخ را با دماغم کشیده باشم بالا.
در حال حاضر نظری ارسال نشده است
شما می توانید به عنوان اولین نفر نظر خود را ارسال نمایید
ارسال متن پیام وارد کردن متن پیام الزامیست