مادر یاسمن او را به خاطر شکستن فانوس قدیمیِ خانه که یادگاری بوده است سرزنش می کند. یاسمن قضیه را با دلخوری برای خانم مرغه تعریف می کند. اتفاقاً جوجه های خانم مرغه هم گلدان یاسمن را که یادگاری دایی اش بوده می شکنند. آیا این اتفاق دلخوری یاسمن را بیش تر می کند و یا به او درس تازه ای می دهد توی روستای قشنگی یاسمن با پدر و مادرش زندگی می کند. او تنهاست برای همین بیش تر روزها به جوجه ها و دیگر حیوانات سر می زند. قصه های این مجموعه اتفاق هایی است که برای یاسمن و جوجه ها پیش می آید.
در حال حاضر نظری ارسال نشده است
شما می توانید به عنوان اولین نفر نظر خود را ارسال نمایید
ارسال متن پیام وارد کردن متن پیام الزامیست