کتاب حاضر، رمانی است که با بهره از مؤلفههای بومی به روایت زندگی افرادی میپردازد که در گیرودار زندگیشان دچار حب و بغضاند و حکایت خوشیها، ناخوشیها، خرافهها و اعتقاداتشان را به نمایش میگذارند. این رمان به شرححال مردمانی میپردازد که به گذشته خود میبالند و در حسرت آن نیز به سر میبرند. مردمانی که امروزه دچار دگردیسی شدهاند؛ قصه برادرهایی که برادر بودهاند و اکنون تقاصش را میپردازند. در بخشی از رمان میخوانیم: «یادش نمیآید برای مدت طولانی جایی ایستاده و لباس نو تنش بوده. تا جایی که میداند و یادش میآید سالی یکدست لباس بیشتر نخواسته برایش بخرند. از ول گشتن در خیابانها هیچگاه خوشش نیامده است. پدرش بارها به او گفته هرکس سر کوچه بایستد و دید بزند همه مردم فکر میکنند او لاتی آسمانجل است». آی آی کتاب
در حال حاضر نظری ارسال نشده است
شما می توانید به عنوان اولین نفر نظر خود را ارسال نمایید
ارسال متن پیام وارد کردن متن پیام الزامیست