بازاریابی در دنیای امروز که هر لحظه مدرن تر و پیچیده تر می شود، یکی از ساده ترین ارکان بازار و اقتصاد است و این شاهراه ارتباطی بین مصرف کننده و تولیدکننده در دنیایی پر از رمزوراز، یک مسیر مستقیم و ساده است.
شاید جملات قبلی کمی تأمل برانگیزتر باشند. وقتی به حقیقت درونشان بیندیشیم، دنیا پیچیده است. اما یکی از اصلی ترین مهارت های رایج در این دنیای پیچیده را می توان به سادگی آموخت.
تمام این ها تصویری هستند از آنچه در طی این سال ها از بازاریابی برای من شکل گرفته اند. بازاریابی نه یک هنر است و نه یک مهارت، درواقع در ریشه ای ترین شکل خود، یک نوع غریزۀ درونی است. به شکلی ساده تر این طور می توان بیان کرد که بازاریابی ترکیبی از روایت داستان و ارائۀ آنچه داریم است و این دو مهارت به نوعی در ذات ما انسان ها نهفته اند.
در طی سال ها فعالیت من در بازاریابی، این چیزی است که من از بازاریابی فهمیده ام: ارائۀ محصول به جذاب ترین شکل ممکن برای افرادی که بیشترین شانس علاقه به محصول را دارند. به همین سادگی می توان یکی از پول سازترین و مهم ترین مهارت های بازار امروز را تعریف کرد و آن را فهمید.
اما هرچقدر هم که یک مهارت تعریف و مفهومی ساده داشته باشد، روایت نکات مهم و کاربردی آن خالی از لطف نیست. به همین دلیل، من مشغول نوشتن این کتاب شدم تا به نوعی داستان دست وپنجه نرم کردن خودم در این کارزار را به رشتۀ تحریر درآورم، جدا از اینکه همیشه بازاریابی بخش مهمی از هر کاری را که من انجام داده ام تشکیل داده و بالطبع بخش بزرگی از تخصص من معطوف به آن است. خود موضوع بازاریابی و پرداختن به آن و صحبت کردن دربارۀ آن یکی از جذاب ترین مباحث برای من بوده و هست.
ازاین رو، سعی کردم تا با نوشتن این کتاب هم به یکی از علایق خود بپردازم و هم بتوانم هرچند اندک تصویری واحد از مفهوم بازاریابی ارائه دهم. چرا که معتقدم تصویر فعلی آن در کشور، در شأن این علمِ پیشرو نیست.