امی برنر، دانشجوی پزشکی، قرار است شب را در بخش روان پزشکی قفل شده بگذراند. امی از شبی که در بخش D، واحد سلامت روان بستری بیمارستان کار می کرد، دچار ترس بود. به دلایل بسیار خاصی او هرگز نمی خواست این کار را انجام دهد؛ دلایلی که هیچ کس نمی تواند بفهمد. و با گذشت ساعت ها، امی به طور فزاینده ای متقاعد می شود که اتفاق وحشتناکی در بین این دیوارهای محکم در حال وقوع است. وقتی بیماران و کارکنان بدون هیچ ردی ناپدید می شوند، مشخص می شود که همه افراد در واحد در خطر جدی هستند. بدترین کابوس امی گذراندن شب در بخش D بود. و حالا ممکن است هرگز نتواند از آن بخش فرار نکند.
در حال حاضر نظری ارسال نشده است
شما می توانید به عنوان اولین نفر نظر خود را ارسال نمایید
ارسال متن پیام وارد کردن متن پیام الزامیست