داستان این کتاب دربارۀ زنی است که شوهرش فوت کرده است. او در مراسم خاکسپاری شوهرش شرکت کرد و با دیدن غذاهای زیادی که برای پذیرایی آماده شده بود، متوجه شد که شوهرش چقدر پولدار بوده است. او همچنین متوجه شد که شوهرش رازهای زیادی داشته که هیچ وقت به او نگفته است. حالا که شوهرش مرده است، زن صورت او را در همه جا می بیند. این کتاب یک رمان کوتاه و روان شناختی است که با پایانی غیرمنتظره به پایان می رسد.
در حال حاضر نظری ارسال نشده است
شما می توانید به عنوان اولین نفر نظر خود را ارسال نمایید
ارسال متن پیام وارد کردن متن پیام الزامیست