«کسی را به حضور نمیپذیرفت، هیج فرمانی صادر نمیکرد، وقتی که گروه های فشار به کاخ سفارت پاپ حمله بردند، آثار مقدس تاریخی را با خاک یکسان کردند، سفیر را گرم خواب نیمروزی در گوشه آرامی از باغ اندرونی غافلگیر کردند، لخت و عور به خیابان کشاندند، روی سرش ریدند، نیروی انتظامی واکنشی نشان نداد.....»
خزان خودکام هجونامه ای تلخ از زندگی دیکتاتورهاست . خزان خودکامه عنوان پیشنهادی احمد شاملو بر این کتاب و ترجمه آن است
دیکتاتوری شکاک و هزیان گوکه بیش از پنج هزار فرزند نامشروع دارد بر کشور کوچکی در منظقه کارائیب فرمان می راند. تصویر دیکتاتور همه جا هست و مثل همه دیکتاتورها خودکامه ای است که از دور به رفتارشان می خندی و از نزدکی قربانیشان می شوی.