ابیگیل باسکین هرگز فکر نمی کرد عاشق یک میلیونر شود، تا اینکه با بروس لَم آشنا شد. او مردی خوب، باثبات، منطقی و مهربان است. اما درست قبل از عروسی، ابیگیل در جشن مجردی اش، مست می کند و یک شب را با مردی غریبه می گذراند. او این اتفاق و آن مرد جذاب که اسم واقعی اش را نگفت فراموش می کند و باور دارد که می خواهد بقیۀ عمرش را با بروس بگذراند. ماه عسل آنها در جزیره ای مجلل و دورافتاده، آغاز زندگی شاد آنها خواهد بود. ناگهان آن غریبۀ مرموز ظاهر می شود و زندگی و خوشبختی آیندۀ ابیگیل را به هم می ریزد.آیا ابیگیل باید همه چیز به بروس بگوید و ماه عسل عالی و شاید ازدواجشان را خراب کند؟ یا باید خودش با این مزاحم روانی کنار بیاید؟ اما اتفاقات عجیبی دیگری هم در راه هستند.
در حال حاضر نظری ارسال نشده است
شما می توانید به عنوان اولین نفر نظر خود را ارسال نمایید
ارسال متن پیام وارد کردن متن پیام الزامیست