در کتاب رقص جهان می خوانیم
به محض پرداختن به مبداشناسی یا مسئله آغاز هستی، متوجه این مطلب میشویم که در این راه با برخی مشکلات اساسی مواجه خواهیم شد. چگونه میتوان به منشا و "علت" هر چیزی پی برد؟ اگر پاسخ این باشد که هر معلولی علتی دارد باز میتوان پرسید که آن علت خود چگونه پدید آمده است و به همین ترتیب می توان به عقب رفت. این همان تسلسل علل است که راه به جایی نمیبرد. اگر گفته شود که قبل از "هستی"، "نیستی" وجود داشته است به صورت ضمنی "هستیِ" چیزی به نام "نیستی" را فرض کردهایم و این خود نوعی تناقضگویی است. "تصور کنید که جهان چیزی شبیه یک بازی بزرگ شطرنج است که بازیگران آن خدایان و ما تماشاگرانیم. ما قواعد بازی را نمیدانیم. آنچه را که ما مجازیم انجام دهیم تماشای بازی است. البته ما اگر مدتی کافی به تماشای بازی بنشینیم ممکن است سرانجام با معدودی از قواعد آشنا شویم. این قواعد بازی همان چیزی است که ما آن را فیزیک پایه مینامیم. " ریچارد فاینمن
در حال حاضر نظری ارسال نشده است
شما می توانید به عنوان اولین نفر نظر خود را ارسال نمایید
ارسال متن پیام وارد کردن متن پیام الزامیست