نخست دفاع او از انحصارگرایی دینی و مباحثاتی که با کثرت گرایان از جمله جان هیک داشته است و دیگر، نظریه مهم او که اصطلاحا “معرفت شناسی اصلاح شده” خوانده می شود. پلانتینگا که فیلسوفی دین دار است در برابر دو گروه مبناگرایان و قرینه گرایان، نظریه ” معرفت شناسی اصلاح شده” را مطرح کرد. مهمترین بخش نظریه او، باور به خداوند به عنوان باور پایه بود، که خداباوران را برای موجه بودن باورشان، بی نیاز از استدلال درباره خدا می دید. نظریه پلانتینگا مخالفان و موافقان بسیاری داشت و شرح و نقدهای قابل توجهی بر نظریات او ارائه شد.
آیا اعتقاد به خدا و ایمان به کلام الهی یک حالت ذهنی عقلانی یا خردپذیر است؟ من در این درس گفتارها به این پرسش پاسخ میدهم که آیا ایمان امری عقلانی است؟ پاسخ من به این پرسش از این راه خواهد بود که تلاش کنم تعریف دقیقتر از ماهیت ایمان و عقل ارایه دهم.