روش، شکی است که قبل از واقعیت و حقیقت قرار می گیرد. یا بهتر است بگوییم روش آرزوی یک خیال است که می خواهد به حقیقت دست یابد. نبود روش به معنای نبود اراده ی کلی است به واقعیت. به معنای این است که گفتمان ها دور از میل رسیدن به واقعیت تولید خواهند شد. عدم وجود روش، به معنای عدم وجود دغدغه ی معرفتی و علمی به واقعیت است. هنگامی که روش وجود نداشته باشد، به این معنا است که گفتمان ها نتیجه ی میل انسان به گشایش امور نیستند؛ یعنی نشانه ی عدم وجود اراده برای شکستن ناپیدا هستند. نبود روش به معنای از بین بردن امکان های دیدن و سخن گفتن است؛ پایان بخشیدن به یک شیوه ی بیان و سخن گفتن است. هنگامی که روش وجود نداشته باشد، جهان آشکار نخواهد شد، هنگامی که جهان نیز آشکار نشود، تصاویرِ خاطراتِ ذهنی انسان جای واقعیت را خواهند گرفت. خاطرات و تصویرسازی جای درک جهان را خواهند گرفت.
در حال حاضر نظری ارسال نشده است
شما می توانید به عنوان اولین نفر نظر خود را ارسال نمایید
ارسال متن پیام وارد کردن متن پیام الزامیست