نویسنده کتاب از منظری طبیعت گرایانه وارد هرمنوتیک شده و به مساله درک معنا و تفسیر متون پرداخته است و این ابتکاری بزرگ در این عرصه است. زیرا در فلسفه معاصر، به خصوص در هرمنوتیک فلسفی، همواره برداشت غالب این بوده است که برای ورود به هرمنوتیک و بحث درباره رویداد فهم معنا و تفسیر، لازم است روش های علوم طبیعی و تجربی را کنار بگذاریم. پس این کتاب را می توان اثری بدیع و چالش برانگیز هم در هرمنوتیک وهم در فلسفه علوم انسانی دانست.
در حال حاضر نظری ارسال نشده است
شما می توانید به عنوان اولین نفر نظر خود را ارسال نمایید
ارسال متن پیام وارد کردن متن پیام الزامیست