سالهای پس از 1380 برای کشورمان حیرت انگیز به شمار می رود، چرا که در سالهای اولیه آن کارنامه ای قابل قبول رقم خورد و از سال 1384 به بعد و طی دوره ای هشت ساله، در مجموع بالغ بر هزار میلیارد دلار ارز وارد کشور شد؛ حال که در سال 1392 بالاترین سطح تجربه شده شاخص فلاکت طی سه دهه اخیر همراه با سطوح بی سابقه وابستگی به درآمدهای ناشی از خام فروشی، وارد آمدن ضربه های مهلک به بنیه تولید ملی، فروپاشی طبقه متوسط درآمدی و قرار گرفتن کشورمان در میان 30 کشور با بدترین رتبه در زمینه فساد مالی در کارنامه ما به ثبت رسید.
برخی برآوردها حکایت از آن دارد که فقط زمان مورد نیاز برای جبران پس افتادگی های انسانی، اجتماعی و زیست محیطی تجربه شده در دوره 1384- 1392 بالغ بر ربع قرن خواهد بود.
برای تحقق این هدف، چاره ای جز ارتفای یادگیری ملی برای مهار آزمون و خطاهای بی فرجام و پرهزینه نیست. لازمه عینیت بخشیدن به این نیاز ملی، ثبت روشمند و کارشناسانه آن تجربه تاریخی و دامن زدن به بحث های تحلیلی درباره چرایی و چگونگی شکل گیری آن تجربه و جستجو برای یافتن راه هایی به منظور برون رفت از عوارض دوره مزبور است. کتاب حاضر، تلاشی کوچک برای پیشبرد این منظور از طریق برجسته کردن نیاز به دیده بانی از اقتصاد ملی و واکاوی کارشناسی آن چیزی است که بر اقتصاد ایران رفته است. امید می رود که مقبول اهل نظر افتد و برخوردار از انتقادات اصلاحگر و اعتلابخش باشد.