شروود یک شهر کوچک خواب آلود است؛ شهری پر از چهره های دوستانه و حتی همسایه های دوستانه تر، به همین دلیل اِما گریفین، مأمور FBI، وقتی همسایۀ جدیدش سری به او می زند تا با او گفتگو کند، تعجبی نمی کند. به نظر می رسد همسایه او گذشته ای تاریک و پرراز و رمز دارد که او را مجبور به فرار کرده است. هرچند اِما دلش می خواست این موضوع واقعیت نداشته باشد. گذشته تاریک و اسرار چیزهایی هستند که او بیش ازحد با آنها آشنا است، به ویژه در حال حاضر بیش از هر زمان دیگری. چیز ناشناخته و هولناکی هوای شروود ویرجینیا را پر کرده است. حوادث عجیب وغریبی در اطراف اما اتفاق می افتد. چیزهایی که هیچ کس نمی تواند توضیح دهد، و بسیاری باورشان ندارند.
اما شاهد اندام دو نفر که در زیر پرده های حریر پنهان شده است که گلوی پیکر کوچک تری را می فشارند. پیکری که او فقط می تواند فرض کند مال روبی است. او شاهد قتل دختر همسایه می شود. اما چه می شود کرد وقتی هیچ کس باور نمی کند که این دختر حتی وجود داشته است، دنیای اما شروع به چرخیدن می کند و او حیران می شود... آیا کسی او را دست انداخته و کسی را کشته است تا او را عذاب دهد؟ یا او واقعاً دیوانه شده است؟
در حال حاضر نظری ارسال نشده است
شما می توانید به عنوان اولین نفر نظر خود را ارسال نمایید
ارسال متن پیام وارد کردن متن پیام الزامیست