دانش امر بزرگی است. نادانی امر بزرگ تری است و جالب تر هم هست.
شاید این سخنان عجیب وغریب به نظر برسند، زیرا ما همه دنبال دانش هستیم و آرزویمان این است که از نادانی دوری کنیم. ما می خواهیم بدانیم که چگونه از نادانی فرار کنیم و چطور به دانش و دانایی برسیم و در موارد گوناگونی هم موفق می شویم. ما سال ها به مدرسه می رویم. و هزینه های زیادی می کنیم برای اینکه دانش بیشتری به دست آوریم. اما پرسش این است که چند نفر از ما راجع به این موضوع فکر کرده ایم که پس از به دست آوردن دانش، چه چیزی حاصل خواهد شد. ممکن است که ما بیش از بیست سال از عمرمان را صرف یادگیری کنیم، اما چهل سال بعد را چطور می گذرانیم؟ احمقانه است که برای این چهل سال، هیچ برنامۀ خوب تعریف شده ای نداشته باشیم. بنابراین، باید پرسید که بعد از کسب دانش و دانا شدن، چه اتفاقی برای انسان خواهد افتاد. ممکن است شما آن گونه که من می اندیشم فکر نکنید، ولی من می خواهم بگویم که بعد از دانش، نادانی می آید و نه برعکس.
می توانیم کار و پروژه مان در این کتاب را با این پرسش ها آغاز کنیم که اولاً علم با چه فرایندی فکت های خود را به دست می آورد، و ثانیاً این فرایند، در واقع، چگونه نادانی را تولید می کند. پس از آن است که می شود بررسی کرد که دانشمندان چگونه کارشان را انجام می دهند، چگونه شیوۀ کار و سؤال های خود را انتخاب می کنند، و چگونه راجع به این موضوعات تصمیم می گیرند.