جامعه و علم

نادانی چگونه باعث پیشرفت علم می‌شود

کتاب نادانی نوشته‌ی استوارت فایراستین به پاسخ این پرسش می‌پردازد

 به قول استوارت فایراستین دانش موضوع بزرگی است، اما نادانی موضوع بزرگ‌تری است، چرا که نادانی به واقع موتور پیش‌راننده‌ی علم است. اغلب ما از علم به عنوان روشی مطمئن، دقیق و گام به گام برای فهم چیزهای مختلف و انجام کارهای گوناگون، درک نادرستی داریم. به باور فایراستین معمولا علم مثل جست و جوی گربه سیاه در یک اتاق تاریک است و این امکان وجود دارد که گربه‌ای در اتاق نباشد. فرآیند علم، با تزلزل زیادش و جست و جوی کورمال کورمال پدیده‌های خیالی، بیشتر از آنچه که تصورش را بکنید بر آزمون و خطا مبتنی است. اما همین عدم آگاهی و تعمق بر سوالات دشوار یا داده‌های غیرقابل توضیح است که دانشمندان را سپیده دم به آزمایشگاه می‌کشاند و آنها را تا آخر شب همان جا نگه می‌دارد، چیزی که آنها را به حرکت وا می‌دارد، یعنی همان چیزی که نیرو محرکه‌ی علم است.

فایراستین در کتابش نشان می‌دهد که چطور دانشمندان، آگاهانه یا ناآگاهانه، از نادانی بهره می‌برند تا کارشان را طرح‌ریزی کنند، تا آنچه باید انجام شود و گام‌های آتی‌شان را شناسایی کنند، و دست آخر از نادانی استفاده می‌کنند تا بفهمند انرژی‌شان را در چه مسیری باید صرف کنند. به باور فایراستین دانشمندان از خلال جست و جوی ارتباط بین پژوهش‌های مختلف، بازنگری در مسائل به ظاهر خاتمه یافته، و استفاده از سوالات کوچک برای دستیابی به سوالات بزرگ‌تر، خودآگاهانه یا ناخودآگاهانه با استفاده از نادانی موتور علم را به حرکت وا می‌دارند.

کتابِ فایراستین با اشاره به نمونه‌های تاریخی در روانشناسی شناختی، فیزیک نظری، نجوم و علوم اعصاب خاتمه می‌یابد، که در آن‌ها جزئیاتِ پدیده‌ی نادانی در عمل و در نبرد همه روزه‌ی آزمایشگاه‌ها و در ذهن‌های علمی بیان می‌شود.

در وصف کتاب نادانیِ فایراستین در نشریه The NYR of books چنین می خوانیم:

فایراستین، استاد پرآوازه‌ی زیست‌شناسی اعصاب در دانشگاه کلمبیا، به طرز شفافی شرح می‌دهد که دانشمندان چگونه از حقایق جدیدی پرده بر می‌دارند که آنها را با وسعت نادانی‌شان مواجه می‌کند، و چطور در کار پژوهشی روزانه‌شان با عدم قطعیت به طرزی موفقیت‌آمیز کنار می‌آیند. وی با ارائه‌ی مثال‌های مکفی از حیطه‌ی علوم اعصاب، محدودیت‌ دانسته‌های کنونیِ ما، چیستیِ عدم قطعیت و چرایيِ ظهور این پدیده را علی‌الخصوص در مطالعه‌ی سیستم‌های پیچیده مثل مغز، سیستم بویایی، بینایی انسان، تغییرات آب و هوا و زمین‌لرزه نشان می‌دهد.

در پشت جلد کتاب اینگونه می‌خوانیم:

شاید این سخنان عجیب‌وغریب به نظر برسند، زیرا ما همه دنبال دانش هستیم و آرزویمان این است که از نادانی دوری کنیم. ما می‌خواهیم بدانیم که چگونه از نادانی فرار کنیم و چطور به دانش و دانایی برسیم و در موارد گوناگونی هم موفق می‌شویم. ما سال‌ها به مدرسه می‌رویم. و هزینه‌های زیادی می‌کنیم برای اینکه دانش بیشتری به دست آوریم. اما پرسش این است که چند نفر از ما راجع‌به این موضوع فکر کرده‌ایم که پس از به دست آوردن دانش، چه‌چیزی حاصل خواهد شد. ممکن است که ما بیش از بیست سال از عمرمان را صرف یادگیری کنیم، اما چهل سال بعد را چطور می‌گذرانیم؟ احمقانه است که برای این چهل سال، هیچ برنامۀ خوب تعریف‌شده‌ای نداشته باشیم. بنابراین، باید پرسید که بعد از کسب دانش و دانا شدن، چه اتفاقی برای انسان خواهد افتاد. ممکن است شما آن‌گونه که من می‌اندیشم فکر نکنید، ولی من می‌خواهم بگویم که بعد از دانش، نادانی می‌آید و نه برعکس.می‌توانیم کار و پروژه‌مان در این کتاب را با این پرسش‌ها آغاز کنیم که اولاً علم با چه فرایندی فکت‌های خود را به دست می‌آورد، و ثانیاً این فرایند، در واقع، چگونه نادانی را تولید می‌کند. پس از آن است که می‌شود بررسی کرد که دانشمندان چگونه کارشان را انجام می‌دهند، چگونه شیوۀ کار و سؤال‌های خود را انتخاب می‌کنند، و چگونه راجع‌به این موضوعات تصمیم می‌گیرند.

کتاب نادانی فایراستین، پنجره‌ی جدیدی را بر ماهیت تحقیق علمی می‌گشاید، از همین‌رو مطالعه‌ی آن به افرادی که در مورد علم کنجکاو هستند به شدت توصیه می‌شود. کتاب نادانی با ترجمه‌ی علی بازیاری شورابی توسط انتشارات سبزان به زودی وارد بازار نشر ایران خواهدشد.

1402/12/16
417

نظری ارسال نشده

در حال حاضر نظری ارسال نشده است

شما می توانید به عنوان اولین نفر نظر خود را ارسال نمایید

ارسال نظر

ارسال نظر