گزارش محاسباتی از آمار همه کتاب‌های منتشرشده در هشت ماهه نخست 1396:

هر ایرانی کمتر از یک کتاب

این گزارش، وصف حال جان نزار کتاب است. گویی با هر محاسبه‌ای که کرده‌ایم، بخشی از فاجعه را به تحلیل نشسته‌ایم. هر جمع و ضرب و تقسیمی که صورت گرفته، چهره بحرانی عمیق را از پس غبار شعارهای خوش‌رنگ‌و‌لعاب کتاب و ترویج کتابخوانی بیرون آورده و حقیقتی تلخ را لخت و عریان پیش‌روی نهاده است. هشت تحلیل بخوانید که به شما می‌گویند ماجرای پر آب چشم کتاب در بهار و تابستان چگونه به دو ماه از صورت خزان چنگ زده و خراشی عمیق بر آن انداخته است؛ خزانی که برای اهل مطبعه تازه آغاز شده و با بحران کاغذ، کابوسی دیگر را نیز انتظار می‌کشد.

این گزارش براساس آمار اعلامی خانه کتاب تنظیم شده است.

فروردین‌ماه به فراخور تعطیلات نوروزی، کم‌بنیه‌ترین ماه سال‌جاری به لحاظ انتشار کتاب است. از همین‌روست که در این ماه تنها با انتشار 2993عنوان کتاب مواجه‌ایم. آبان‌ماه، یعنی واپسین ماهی که آمارش از سوی خانه کتاب اعلام شده، با 8277عنوان کتاب، در صدر است. در عین حال، در همه ماه‌ها، نسبت به مدت مشابه سال 1395 با افزایش تعداد عناوین روبه‌روییم. فروردین سال گذشته 2684 و فروردین امسال 2993عنوان، اردیبهشت‌ماه سال گذشته 5960 و اردیبهشت‌ماه امسال 7575 عنوان، خردادماه سال گذشته 5515 و خردادماه امسال 6502 عنوان، تیرماه سال گذشته 5648 و تیرماه امسال 7750 عنوان، مردادماه سال گذشته 6926 و مردادماه امسال 8259عنوان، شهریورماه سال گذشته 6730 و شهریورماه امسال 7941عنوان، مهرماه سال گذشته 5622 و مهرماه امسال 7731 عنوان، آبان‌ماه سال گذشته 7851 و آبان‌ماه سال‌جاری 8277عنوان کتاب منتشر شده است.

بنابراین 57028 عنوان کتاب در هشت ماهه نخست سال منتشر شده است. تا همین‌جای کار بیش از ده‌هزار عنوان نسبت به مدت مشابه سال 1395 با افزایش عناوین منتشرشده مواجه هستیم. آمار خانه کتاب برای هشت ماهه سال گذشته، 46936عنوان را به ما نشان می‌دهد. از 57028 کتابی که از فروردین تا آبان‌ماه جاری منتشر شده‌اند، 13052 عنوان ترجمه و 43976 عنوان مربوط به آثار تالیفی است. تا همین جای کار نشان می‌دهد دست کم روی کاغذ، اقبال مخاطبان همچنان به کتاب‌هایی است که به قلم نویسندگان وطنی نوشته شده‌اند.

محاسبه نسبت عناوینی که برای بار نخست چاپ و منتشر شده‌اند با کتاب‌هایی که تجدید چاپ را تجربه کرده‌اند، چند تحلیل را پیش‌روی می‌نهد. ابتدا به آمار سری بزنیم؛ 34469 عنوان کتاب در هشت ماهه نخست سال جاری، چاپ اول خود را در بازار دیده‌اند و 22559 هم عددی است که از جمع‌کردن کتاب‌های تجدید چاپی فروردین تا آبان‌ماه به دست می‌آید. یک تحلیل می‌تواند بر این مبتنی باشد که ناشران حتی در ماه‌هایی که کاغذ آرام‌آرام روی ناخوش خود را در بازار نشان می‌داد، جسارتمندانه به انتشار کتاب‌هایی دست زده‌اند که پیش از این در آزمون بازار سنجیده نشده‌اند. در واقع ناشران در انتشار این مقدار از عناوین چاپ اول بیشتر بر گمانه‌زنی‌ها و پیش‌بینی‌های خود از میزان استقبال مخاطبان حساب کرده‌اند. تحلیلی دیگر اما می‌تواند این انگاره را پیش روی قرار دهد که اغلب کتاب‌هایی که ناشران در این مدت منتشر کرده‌اند، هنوز قابلیت رسیدن به چاپ دوم را نداشته‌اند.

75 میلیون و 435 هزار و 157 جلد کتاب از همه عناوین در هشت ماهه نخست سال منتشر شده است. بدیهی است که شمارگان اسفباری است. این آمار، تحلیلی بسیار ساده و ناراحت‌کننده را به دست می‌دهد. ما در هشت ماه گذشته حتی برای هر ایرانی یک جلد کتاب هم منتشر نکرده‌ایم؛ و البته که می‌دانید این آمار مربوط به شمارگان کتاب‌های منتشر شده است و نه کتاب‌های به‌فروش‌رفته. و این، حقیقتی تلخ‌تر است.

حالا به متوسط شمارگان می‌رسیم؛ یعنی میانگین تعدادی که برای هر کتاب منتشرشده می‌توانیم محاسبه کنیم. بالاترین تیراژ، مربوط به شهریورماه است با 1878؛ ماهی که منتهی به فصل آغاز به کار مدارس است و بازار کتاب‌های کمک‌درسی داغ. پایین‌ترین آمار را هم تیرماه با 1249 تیراژ از آن خود کرده. می‌دانید رابطه غم‌انگیز سقف و قعر این جدول چیست؟ همان‌طور که در ماه منتهی به آغاز به کار مدارس شمارگان کتاب بالا رفته در آغازین ‌ماه تعطیلات مدارس پایین آمده؛ این یعنی بسیاری از جمعیت کتابخوان، همچنان فقط کتاب‌های درسی و کمک‌درسی‌شان را می‌خوانند و مطلقا به کتاب‌های عمومی روی خوش نشان نمی‌دهند. این‌گونه است که حتی اگر در عناوین، موضوعاتی چون ادبیات و دین، گوی سبقت را از کمک‌درسی‌ها ربوده باشد، حالا‌حالا‌ها مانده تا بتواند کمر درس و مشق را در شمارگان خم کند و روی تشک بازار کتاب بخواباند.

1534؛ این عددی است که از جمع و تقسیم شمارگان کتاب و در میانگین به‌دست می‌آید. لابد تصور می‌کنید با توجه به کتاب‌هایی که با شمارگان سیصد، پانصد و نهایتا هزارتایی در بازار می‌بینید، شمارگان ناامیدکننده‌ای نیست، اما فراموش نکنید که این عدد، میانگین است و در این میان، کتاب‌هایی معدود با تیراژهایی بیست‌سی‌هزارتایی به کمک این عدد آمده‌اند تا چندان آبروریزی بزرگی به بار نیاید. راستی! همین عدد آبروریزی نیست. برای جمعیت 80 میلیونی حتی همین تیراژ 1534تایی اسف‌بار نیست؟ حتما هست.

حالا برسیم به آمار پرعناوین‌ترین و همچنین پرتیراژترین کتاب‌ها به تفکیک موضوعات. محاسبه و بررسی آمار هشت ماهه نخست امسال، نکات جالب توجهی را پیش روی می‌نهد. ابتدا اجازه بدهید آمار چند حوزه را که به تفکیک محاسبه کرده‌ایم مرور کنیم:

ـ به لحاظ تعداد عناوین، حوزه ادبیات، تا این ‌جای امسال اول است با 8899 عنوان. پس از ادبیات، کتاب‌های کودک و نوجوان در رتبه بعدی هستند با 8328 عنوان. کتاب‌های کمک‌ درسی 6524 عنوان را به خود اختصاص داده‌اند و سر آخر آثار مربوط به دین 5579 شده‌اند. اما اگر به میانگین شمارگان این عناوین و موضوعات نگاهی بیندازیم، کلا این جدول، به هم می‌ریزد. جالب است که ادبیات با این‌که به لحاظ عناوین با حدود 8900 عنوان در جدول عناوین در رتبه نخست ایستاده اما اگر میانگین شمارگان این عنوان را محاسبه کنیم به عدد 1050 می‌رسیم و این‌گونه، ادبیات را باید از منظر شمارگان از صدر به قعر جدول بفرستیم. این را بگذارید به حساب این‌که جمعیت شاعر و قصه‌نویس ما آن‌چنان‌که این روزها در شبکه‌های اجتماعی نیز می‌بینید زیاد است اما ناشران برای این تعداد از عناوین، تیراژهایی بسیار پایین اختصاص می‌دهند.

ـ رتبه دوم جدولِ عناوین در موضوعات، به کتاب‌های کودک و نوجوان رسیده است با 8328 عنوان و البته این تنها رتبه‌ای است که اگر موضوع بررسی را عوض کنیم و به شمارگان برسیم باز هم سر رتبه خودش باقی می‌ماند؛ کتاب‌های کودک و نوجوان به لحاظ تیراژ هم دومند با میانگین تیراژ 1989.

ـ کتاب‌های کمک درسی به لحاظ عنوان در جدول ما سومند با 6524عنوان. اما اگر به میانگین تیراژ نگاه کنیم، کمک‌درسی‌ها به صدر جدول می‌رسند با 2886 شمارگان.

ـ عناوین کتاب‌های دینی امسال با جابه‌جایی‌هایی در جدول مواجه شده است. با این‌که به لحاظ عنوان، کتاب‌های دینی با 5579 مورد رتبه چهارم را دارند، اما اگر به میانگین شمارگان این کتاب‌ها توجه کنیم آنها یک رتبه در جدول بالا می‌آیند و با میانگین شمارگان 1680 سوم می‌شوند.

بررسی نسبت میانگین شمارگان و تنوع عناوین در موضوعات مختلف، ما را به این تحلیل می‌رساند که همچنان شمارگان کتاب‌های درسی حتی با توجه به تعداد عناوین پایین‌اش بالاست. این خود باز نشان‌دهنده این است که اقبال به کتاب‌های درسی، با توجه به کاربردی‌بودنشان و این‌که دانش‌‌آموزان و دانشجویان مجبورند به آنها رجوع کنند، همچنان حرف اول را می‌زند. خدا را شکر که زور بالا سر دانش‌آموزان و دانشجویان است و الا معلوم نبود، آنها که اغلبشان نشان داده‌اند اهل توجه به کتاب‌هایی جز کتاب‌های درسی‌شان نیستند چه‌ مقدار می‌توانستند این آمار را اسفناک‌تر کنند!

(منبع: روزنامه جام جم ـ صابر محمدی)

1396/11/19
1383

نظری ارسال نشده

در حال حاضر نظری ارسال نشده است

شما می توانید به عنوان اولین نفر نظر خود را ارسال نمایید

ارسال نظر

ارسال نظر