زرتشت

نبرد میان نیک و بد از نگاه زرتشت

پیروزی خوبی بر بدی به انسان بستگی دارد

پس از: سدة ششم پیش از میلاد، امپراتوریهای پارس و ماد، متحد شدهاند؛ آیین زرتشت، یکی از بزرگترین ادیان جهان میشود.

سدة چهارم پیش از میلاد، فلاسفة یونان باستان، از جمله افلاطون، نزد روحانیان زرتشتی به تحصیل میپردازند؛ گفتهاند که ارسطو تصور میکرد زرتشت بار دیگر به صورت افلاطون، تجسم یافته است.

سدة دهم میلادی، زرتشتیانی که به دین اسلام درنیامدهاند، از ایران به هند مهاجرت میکنند؛ گروهی از آنها را که امروزه بزرگترین دسته از زرتشتیان میباشند، «پارسیان» مینامند.

آیین زرتشت، یکی از کهنترین ادیان باقی مانده و نخستین آیین توحیدی به شمار میرود. این آیین، بهوسیلة پیامبری به نام «زرتشت» در پارس باستان (ایران کنونی) برپا گردید. آیین زرتشت، از نظام باستانی خدایان هندوایرانی که اهورامزدا (خدای خرد) نیز جزو آن است، سرچشمه گرفت. در این آیین، اهورامزدا که گاهی او را «اورمزد» نیز مینامند، تا حد بالاترین خدا که بیهمتا نیز میباشد، ارتقا یافته است؛ آفرینندهای خردمند که تمام خدایان خوب از او به وجود آمدهاند و راه راست و حقیقت را نشان میدهد و در برابر بدی و آشفتگی و بیسامانی قرار میگیرد.

آفریدگان اهورامزدا، «امشاسپند» یا «بیمرگان بخشنده» که شش روح الهیاند، او را یاری میکنند. روح هفتم که بهآسانی قابل تعریف نیست، «سپنتا مینو» نام دارد و روحِ بخشندة خود اهورامزدا و عامل اجرای خواستههای او شناخته میشود.

بر اساس اعتقادات زرتشتیان، اهورامزدا که نیک است، از آغاز زمان، درگیر نبرد با گوهر بدی، «اهریمن» که «انگره مینو» یا «روح ویرانگر» نیز نامیده میشود، گردیده است. اهریمن و اهورامزدا دو روح همزاد شمرده میشوند؛ با وجود این، اهریمن، موجودی تنزل یافته است و نمیتوان او را همتای اهورامزدا شمرد. اهورامزدا در روشنی زندگی میکند، در حالی که همزاد او، در تاریکی کمین کرده است. نبرد آنها که در آن بدی همواره تلاش میکند نیکی را شکست دهد، ساختار اساسی اساطیر زرتشتی را تشکیل میدهد.

اهورامزدا در حالی که نیروی آفرینش روح خویش، «سپنتا مینو» را به کار میگیرد، با اهریمن به نبرد میپردازد؛ دقایق کیفیت روابط این سه گوهر، یکی از ابعاد ناگشودة آیین زرتشت باقی مانده است. انسانها نیز که آفریدة اهورامزدا هستند، با بهکارگیری آزادی خویش در انتخاب نیکی، نقش مهمی در نبرد با آشفتگی و بدی ایفا میکنند. پندارهای نیک، گفتارهای نیک و کردارهای نیک، «اشه»، یعنی نظام اصلی و اساسی جهان را تقویت میکنند. اشه به صورت موجودی تصور شده است که از سوی اصل مخالف خود، «دروج»، که پندارهای بد، گفتارهای بد و کردارهای بد آن را تقویت میکنند، پیوسته در معرض خطر قرار دارد. تضاد و تقابل اصلی، میان هستی و نیستی است و بدی هر زمان تهدید میکند که به ساختار سامانمند جهان آسیب خواهد رساند و آن را از میان خواهد برد. تولد زرتشت و وظیفة او برای به خدمت درآوردن انسان در نبرد میان نیک و بد، این نبرد را به سود نیکی سوق داد. بر اساس اعتقادات زرتشتیان، در نهایت، این نیکی است که پیروز خواهد شد.

 

 

جهانی که نیکی ساخته است

آیین زرتشت میگوید زمانی که اهورامزدا خواست یک جهان کامل و بیعیب بیافریند، امشاسپند و یک جهان روحانی و نامرئی را به وجود آورد که یک حیات کامل را در بر داشت. ماهیت روحانی این جهان، قصد داشت تلاشهای اهریمن را بیثمر گرداند. با وجود این، همواره اهریمن در پی آن بود تا به آن حمله کند. اهورامزدا با فراخواندن مقدسترین افراد آیین زرتشت، یعنی «اهونَوَر»، اهریمن را شکست میدهد و او را به درون تاریکی میراند.

سپس اهورامزدا آنچه را که برای ساختن جهان روحانی خویش لازم دارد، فراهم میسازد. یک حیوان ابتدایی ـ یک گاو ـ میآفریند و وجود روحانی کامل و بیعیب او یک انسان میشود که «کیومرث» (به معنی «میرا» یا «زندگی انسان») نام دارد. اما این وضع چندان نمیپاید؛ اهریمن دوباره خود را مهیا میسازد و بار دیگر حمله می کند. او با شعلة آتش، میان آسمان را میشکافد و با خود گرسنگی، بیماری، درد، شهوت و مرگ میآورد. او همچنین موجودات دیوسرشتی پدید میآورد. سرانجام، کیومرث و آن گاو میمیرند، اما پس از مرگ آنها، نطفة آنها بر روی زمین میریزد و خورشید آنها را بارور میسازد. اهورامزدا، باران را میفرستد که موجب میشود از تخم کیومرث، مادر و پدر انسانها، «مَشیا» و «مَشیانه» به وجود آیند. در ضمن، تخم گاو نیز، تمامی حیوانات دیگر جهان را به وجود میآورد.

اهریمن با قدرت ویرانگری خویش، به آفرینش کامل و بیعیب اهورامزدا آسیب میزند؛ از این رو، اهورامزدا برای زمان که پیش از آن نامحدود بود، حدی تعیین میکند.

 

بدی و خواست انسان

در آیین زرتشت، تمام انسانها نیک آفریده میشوند. حضور اهریمن، خاستگاه فعال بدی، ممکن است موجب فریب و خطای آنها گردد. وجود اهریمن همچنین نشان میدهد که با وجود خدای نیکی، چگونه بدی نیز میتواند وجود داشته باشد. متون زرتشتی میگویند: آنچه در خوبیِ خویش کامل و بیعیب باشد، نمیتواند موجب پیدایش بدی باشد. اگر این امر امکان داشت، آن خوبی نمیتوانست کامل و بیعیب باشد. اگر خوبی، در خوبی و آگاهی خویش، کامل و بیعیب باشد، به طور آشکار، فراموشی و بدی نمیتوانند از او به وجود آیند؛ این بدین معنی است که اهورامزدا نمیتواند مسئول وجود بدی در جهان باشد؛ خاستگاه بدی، اهریمن است. این حقیقت که اهورامزدا به آدمی اختیار داده است، بدین معنی است که انسان در هر لحظه از زندگانی خود، باید میان نیکی و بدی تفاوت نهد و یکی از آن دو را انتخاب کند. در واقع وظیفة ما انسانها این است که نیکی را بر بدی ترجیح دهیم و آن را برگزینیم.

این تکیه بر امور اخلاقی، موجب میشود دین زرتشت، آیینی باشد که در آن، مسئولیت فردی و اخلاقی، نه تنها در مفهوم تصوری، بلکه در زندگی روزمره نیز از بالاترین ارزشها برخوردارشود. پرهیزگاری و پاکدامنی انسان، شایستة اوست و اهورامزدا او را در این راه یاری میکند؛ این پرهیزگاری و پاکدامنی، خصایص دیگری مانند راستگویی، وفاداری، بردباری، بخشندگی، احترام به بزرگان و وفا به عهد را نیز در بر میگیرد. گناهانی از قبیل خشم، خودبینی، کینهجویی، بدزبانی و طمع در این دین محکوم شدهاند و آدمی به خاطر آنها مورد بازخواست قرار خواهد گرفت.

 

داوری و رستگاری

زرتشتیان اعتقاد دارند که پس از مرگ، انسان دو بار مورد داوری قرار خواهد گرفت: یک بار زمانی که میمیرد و بار دیگر در داوری نهایی، در روز رستاخیز. در این دو داوری، مسئولیتپذیری ما، اخلاق ما در اندیشیدن و اخلاق ما در کردار مورد ملاحظه قرار خواهد گرفت. در هر دو مورد، انسان به خاطر کوتاهیهای اخلاقی، مجازات خواهد شد و به دوزخ خواهد رفت. اما این مجازاتها، ابدی نیستند؛ در صورتی که فرد، خود را در زندگی پس از مرگ، در جهت نیکی بکوشد این مجازات ها پایان خواهند یافت. در مقابل، کسی که از این داوریها سربلند بیرون آید، با اهورامزدا در بهشت اقامت خواهدکرد. آموزههای زرتشتی چنین می‌‌گویند: زمانی که پایان روزگار نزدیک میشود، «سوسیانش» (رهاییبخش) ظهور خواهد کرد و جهان را به شکل جدیدی آماده خواهد ساخت و اهورامزدا را یاری خواهد کرد تا اهریمن را نابود گرداند. مردم به پاکی خواهند رسید و ابتدا گوشت و سپس شیر، گیاه و آب نخواهند خورد، تا آنجا که دیگر به هیچ چیز نیاز نخواهند داشت. زمانی که همه خوبی را بر بدی ترجیح دادند، دیگر گناه نخواهند کرد و بدین ترتیب، آز، دیو طمع، که موجودی اهریمنی است، گرسنگی خواهد کشید و بهسوی آفرینندة خود بازخواهدگشت و اهورامزدا، اهریمن را از راه شکافی که خود به هنگام آفرینش پدید آورده بود، به درون تاریکی خواهد افکند. در این هنگام، زمان به پایان خواهد رسید.

سپس، سوسیانش مردگان را فراخواهد خواند تا آنها را از میان جریانی از آهن گداخته بگذراند و گناهانشان را بسوزاند. بر اساس اعتقادات زرتشتیان، جهان دوباره زندگی جدیدی آغاز خواهد کرد، اما از این هنگام تا ابد از آلودگی به دور خواهد شد.

به نظر میآید که «فروهر»، نماد آیین زرتشت، یک «فرهوشی» یا فرشتة نگهبان را نشان میدهد. این فرشتههای نگهبان از ارواح افراد، در حالی که آنها با بدی به مبارزه میپردازند، محافظت میکنند.

 

کاربرد آتش و آهن گداخته به عنوان پاک کننده در داوری نهایی (روز رستاخیز) در اهمیت آتش در آیین زرتشت، به عنوان نماد پاکسازی نیز بازتاب یافته است. آن را پاکترین عنصر دانستهاند. اهورامزدا، بهسختی با آتش و خورشید پیوند خورده است. به این دلیل، در معابد زرتشتی، همواره آتشی به عنوان نماد قدرت ابدی خدای آنها روشن نگاه داشته میشود. بعضی از آتشهای موجود در معابد، قرنها روشن نگه داشته شدهاند. معتقدان این دین، چوبها ــ تنها سوختی که به کار میبرند ــ را هدیه میآورند و ستایشگران آتش، آنها را در آتش مینهند و زیارتکنندگان نیز از خاکستر آن آتش بر خود میمالند.

 

نبرد مستمر

انگارة تقابل ابدی دو نیروی خوبی و بدی در آیین زرتشت، چیزی است که فلسفه آن را دوگانهگرایی مینامد. آیین دوگانهگرای دیگر ایرانی، مانویت، بهوسیلة پیامبری به نام مانی در سدة سوم میلادی، بنا شده بود. مانی دریافته بود که آیین روشنایی او اندیشههای زرتشت، بودا و مسیح (ع) را به کمال رسانیده است.

همانند زرتشت، مانی نیز جهان را جایگاه ابدی نبرد میان نیروهای نیکی و بدی، یعنی روشنی و تاریکی میدید. این دیدگاه، در اندیشمندان مسیحی و فرقههای بدعتگذار موجود در مسیحیت دوران قرون وسطی از قبیل «پائولیسینها» درآمریکا، «بوگومیلها» در بلغارستان و معروفتر از همه، «چَتِرها» در فرانسه، تأثیر عمیقی بر جای نهاده بود.

زرتشتیان گردهم میآیند تا با یکدیگر به دعا و عبادت بپردازند. آیین زرتشت، جنبة اخلاقی بسیار نیرومندی دارد و این نکته در عبارتی کوتاه از اوستای کهن، بدین گونه بازتاب یافته است: «هومَته، هوخَته، هوَرشته ــ پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک.»

 

1396/11/21
11158

نظری ارسال نشده

در حال حاضر نظری ارسال نشده است

شما می توانید به عنوان اولین نفر نظر خود را ارسال نمایید

ارسال نظر

ارسال نظر