نوشتار؛ از بزرگترین اختراعات تاریخ بشر
گر چه در مدرسه، نوشتن را بر اساس الفبا و یا در کشور چین و ژاپن، با حروف و علائم چینی میآموزیم. اما به ندرت به آن فرایند ذهنی و فیزیکی فکر میکنیم که افکارمان را به صورت نمادهایی روی کاغذ یا صفحة مانیتور و یا بایتهای داده در سی دی تبدیل میکند. و تعداد اندکی از ما به نحوة یادگیری نوشتن میاندیشیم.
نوشتار یکی از بزرگترین اختراعات تاریخ بشر است و شاید مهمترین آنها باشد. زیرا در اولین گام ثبت تاریخ را امکانپذیر ساخته است. با این حال مهارتی است که بیشتر انسانها فرآیند یادگیری آن را نادیده میگیرند. اگر چه در مدرسه، نوشتن را بر اساس الفبا و یا در کشور چین و ژاپن، با حروف و علائم چینی میآموزیم. اما به ندرت به آن فرایند ذهنی و فیزیکی فکر میکنیم که افکارمان را به صورت نمادهایی روی کاغذ یا صفحة مانیتور و یا بایتهای داده در سی دی تبدیل میکند. و تعداد اندکی از ما به نحوة یادگیری نوشتن میاندیشیم.
یک صفحه متن به یک زبان خارجی که برای ما کاملاً نامفهوم است، ماهیت این فرآیند را یادآور میشود. یک نوشتة منسوخ مانند هیروگلیفهای مصری یا خط میخی خاورمیانة باستان برای ما چیزی چون اشکال بیمعنی است. کاتبان باستان در 4000 یا 5000 سال قبل، به چه طریق نوشتن را اختراع کردند؟ چطور نمادها را جایگزین سخن یا افکار خود نمودند؟ ما چگونه این نمادها را پس از قرنها سکوت رمزگشایی کرده یا سعی داریم معنی آنها را دریابیم؟ آیا سیستمهای نوشتار کنونی با نوشتههای باستانی کاملاً تفاوت دارند؟ درمورد نوشتههای چینی و ژاپنی چطور؟ آیا آنها نیز مانند هیروگلیفهای مصری هستند؟ آیا هیروگلیف بر الفبا مزیت دارد؟ کاتبان اولیه چه کسانی بودند و چگونه اطلاعات، عقاید و احساسات را ثبت میکردند؟
این کتاب با بررسی بسیاری از فرهنگها و زبانها در اعصار مختلف تاریخ بشر سعی دارد به این سوالات پاسخ دهد و با استفاده از ایدهها و اطلاعاتی از علوم مختلف همچون مردمشناسی، باستانشناسی، تاریخ هنر، اقتصاد، زبانشناسی، ریاضیات، تاریخ سیاسی و اجتماعی، روانشناسی و الهیات، ادبیات و نوشتههای قرون وسطی و رنسانس، خطاطی و فن چاپ به رمز گشایی این فرایند بپردازد. اگرچه در این کتاب به موضوعات بسیار گسترده و متنوعی اشاره شده است اما به دنبال ارایه تصویری تاریخی از نوشتار و یا به دنبال بررسی سیر پیشرفت نوشتار از دوران باستان تا عصر حاضر نیست و به تمامی متون تاریخی برجسته اشاره نکرده است. بلکه تحلیلی از نوشتههای به کار رفته در تمدنهای بزرگ دنیای باستان و نوشتههای امروزی و علیالخصوص کشف اصول و قوانین برجستهای است که در همه آنها بصورت مشترک عمل میکند. زیرا نوشتههای باستانی، تنها شامل قوانینی منسوخ یا آثاری کمیاب و نوشتههای مرموز نیستند. بلکه نشان دهنده نحوه انتقال احساسات و گویش به شکل خط هستند، چرا که اساساً روش شروع نوشتن در هزارة سوم قبل از میلاد، با روش نگارش مصریان و یا نحوه نگارش در عصر حاضر تفاوت چندانی باهم ندارد و این کتاب در صدد بیان این ایدة ساده و بنیادین است.
نوشتار به عنوان تبلیغات سیاسی. در آستانة نبرد کادش در سال 1285 پ.م. فرعون، رامسس دوم برنامة حمله به هیتیت را تشریح میکند. بر اساس گفتههای وی، پیروزی از آن مصریان بود. اما بر اساس کتیبههای هیتیتها، آنها خود را پیروز میدان میدانستند.
عملکرد نوشتار
نوشتار و سواد عموماً به عنوان تواناییهای خوب و مثبت قلمداد میشوند. واضح است فردی که قادر به خواندن و نوشتن باشد، توانایی و فرصتهای بیشتری نسبت به فرد بیسواد دارد. اما این همه موضوع نیست چرا که در بررسی تاریخ گسترش نوشتار، جنبههای منفی نیز وجود دارد که در سراسر تاریخ مشاهده میگردد. نوشتار علاوه بر بیان حقیقت، آموزش و ارتقای اذهان مردم، برای بیان دروغ، ریشخند و سوء استفاده نیز به کار برده میشود.
سقراط در داستانی توجه ما را به یک الهة مصری به نام توت جلب میکند که خالق نوشتار بوده و پادشاه نیز به دنبال تحسین این اختراع روشنگرانه است. پادشاه به توت گفت: «تو که خالق حروف هستی، به آنها قدرتی مغایر با آن چه که واقعاً دارند، اعطا کردهای. اکسیری برای یادآوری خلق کردهای و ظاهر خرد را به مردم ارزانی داشتهای. چون مردم از این طریق مطالب زیادی خوانده و بنابراین چیزهای زیادی خواهند آموخت. حال آن که بیشتر آنان در جهالتند.» اهمیت این سخنان در قرن بیست و یکم که جهان از اطلاعات نوشتاری سیراب شده و فناوری اطلاعات با سرعت، قدرت و سهولت بسیار مورد استفاده قرار میگیرد، بیش از پیش آشکار میشود. و نقش نگارش را در پیشرفتهای بشر نمایان می کند.
رهبران سیاسی همواره از نوشتار برای پیشبرد اهداف خود بهره جستهاند. حدود 4000 سال پیش، متنی کاملاً متفاوت روی یک لوح سنگی سیاه رنگ به نام قانون حمورابی در بابل نوشته شد که پیامی مشابه با شعارهای انتخاباتی دهة نود دارد. حمورابی خود را پادشاه قادر بابل و پادشاه کل کشور آمور، سومر و آکد و پادشاه یک چهارم جهان مینامد و قول میدهد اگر این قوانین رعایت گردند، تمام مردم از آن سود خواهند برد. اچ جی ولز در کتاب تاریخچة جهان مینویسد: «توافقات، قوانین و فرمانها را ثبت کنید. چرا که رشد کشورهایی بزرگتر از دولتشهرهای قدیمی را امکانپذیر میسازد... فرمان کشیش یا پادشاه و مهر وی میتواند فراتر از صدای وی و حتی پس از مرگ او نیز دوام داشته باشد.»
اما مایـة تاسـف است که متون تاریخی به جا مانده که با خـط میخی بـابلی و آشـوری، هیروگلیفهای مصری و علائم مایاها در امریکای مرکزی بر روی دیوار قصرها و معابد حکاکی شدهاند، همچون پوسترهایی تبلیغاتی و سیاسی به کار میرفتند. هدف آنها یادآوری این بود که رئیس کیست و چه پیروزیهای عظیمی دارد و مقام وی تا چه حد مستحکم است. در کارناک در کشور مصر، روی دیوار خارجی معبدی، تصاویری از نبرد رامسس دوم در مقابل هیتیتها در حدود 1285 پیش از میلاد در کادش ثبت شده است. هیروگلیفها حاکی از صلح نامهای بین فرعون و پادشاه هیتیت و جشن پیروزی مصریان است. اما نسخة دیگری از این عهدنامه در بغازکوی، پایتخت هیتیت یافت شده که پایان جنگ را به نفع آنها نشان میدهد!
نیاز به جاودانگی، اولین و مهمترین دلیل برای کاتبان بوده است. برای مثال هزاران نوشته از اتروسکانها یافت شده که مربوط به کتیبههای تدفینی است. میتوانیم نام، تاریخ و مکان فوت را بخوانیم زیرا مطابق با حروف الفبای یونانی نوشته شدهاند. اما دانش ما نسبت به زبان مردمی که حروف یونانی را قرض گرفته و به رومیان انتقال دادهاند که بعدها به سراسر اروپا گسترش یافت، بسیار مبهم است. رمزگشایی زبان اتروسکانی حکم یادگیری زبان انگلیسی را فقط از طریق خواندن سنگ قبرها دارد.
هدف دیگر نوشتار، پیشبینی آینده بود. تمام دانشمندان باستان دغدغة رویدادهای آینده را داشتند و نوشتار به آنها اجازه میداد نگرانیهای خود را تدوین کنند. در آثار به جا مانده از قوم مایا این گونه نوشتهها به شکل کتابهایی از پوست درخت با تزئیناتی از رنگ و جلدی از پوست جگوار دیده میشوند.
نوشتار برای پیشگویی. قدیمیترین نوشتههای چینی، استخوانهای پیشگویی هستند که به سلسلة شانگ، 1200 پ. م. بازمیگردند. نمادها شکل اولیة حروف چینی هستند.
نوشتار برای شناسایی. مهرهای سنگی تمدن درة سند، 2000 سال پ.م. که به زیبایی حکاکی شده و حکم امضا یا نشان مالکیت را داشتند.