ممكن است شما در مورد نحوة خيانت مردان چيزهايي شنيده باشيد يا شايد بتوانيد علايم خيانتِ مردان را حدس بزنيد، اما ما قصد داريم علاوه بر نشان دادن علايم مردان خيانتكار، علايم كساني كه هنوز به همسرانشان خيانت نكرده اما نزديك به اين مرحله هستند را نيز جهت پيشگيري، شناسايي نماييم.

شما براي آگاه شدن از وضعيت واقعي همسرتان به كليدهايي نياز داريد كه در ادامه ارائه خواهيم نمود.

علايم خيانت

«من قبلاً در يك كتاب، علايم شناسايي مرداني كه در حال خيانت به همسرانشان هستند را خوانده‌ام اما آنها واقعاً گيج‌كننده بودند. زيرا وقتي با خواهرم و چند تن از بهترين دوستانم در اين باره صحبت كردم، متوجه شديم بسياري از اين علايم در زندگي همه ما وجود دارد و ما نمی‌توانستیم امکان خیانت همسران خود را باور كنيم.»

رابين 47 ساله بود و دو دختر جوان داشت. شوهر او 53 ساله بود و به تازگي يك اتومبيل اسپورت مشكي رنگ خريده، موهايش را رنگ كرده و شروع به تمرينات بدنسازي كرده بود. رابين با خواندن آن كتاب متقاعد شده بود كه اين علايم، مؤيد خيانت شوهرش است. اما وقتي مسئله را با شوهرش در ميان گذاشت، او تأكيد كرد كه اين تصورات هيچ‌كدام درست نيستند و رابين نمي‌دانست كدام را باور كند. پس از همة اين ماجراها، او متقاعد شد مرداني كه با بحران ميانسالي مواجه مي‌شوند ممكن است تصميم بگيرند براي گذر از اين بحران، كارهايي كه برايشان جالب است انجام دهند. شوهر او هم تصميم گرفته بود تا سالم‌تر زندگي كند و از ميانسالي‌اش به عنوان قسمتي از زندگي لذت بيشتري برد، بدون اين كه به همسرش خيانت كند.

در اين تحقيق از مردان خواستيم تا جزئيات علايمي‌كه باعث شد تا همسرانشان، به احتمال خيانت آنها پي ببرند را بيان نمايند. سپس خواستيم تا علايمی را كه باعث شد همسرانشان از خيانت آنها مطمئن شوند را نيز بازگو كنند. هر دو ليست با اندكي تفاوت تقريباً به هم شبيه بودند.

1- او زمان زيادي را خارج از خانه مي‌گذراند

55 درصد از مردان، مدت زمان زيادي در خارج از خانه بودن را عامل شروع به خیانت می‌دانستند، 61 درصد از مردان، اين عامل را نشانه‌اي مي‌دانستند از اين كه درگير روابط خارج از خانه شده‌اند. چيزي كه واقعاً قابل توجه است و اكثر اين مردان گفتند این است که قبل از شروع به خيانت، مدت زماني بيشتر از معمول را خارج از خانه صرف مي‌كردند. اين علامت خطر حاكي از اين است كه اگر شوهرتان به اين رفتار؛ یعنی، گذراندن مدت زيادي خارج از خانه ادامه دهد هرلحظه احتمال گرفتار شدنش در اين گرداب بيشتر خواهد شد. اگر نشانه‌ها را به موقع دريافت كنيد شايد بتوانيد رابطه با همسرتان را بازسازي كنيد و خود را از تحمل عذاب ناشي از خيانت او نجات دهيد.

معمولاً مردان در اين مواقع به همسرانشان مي‌گويند كه به آنها اعتماد كنند. «من اگر بخواهم، مي‌توانم در طول روز كه خارج از خانه هستم اين كار را انجام دهم.» گرچه اين حرف درست است و شما نمي‌توانيد هميشه، حتي در ساعت‌هاي كاري، او را ديده‌باني كنيد، اما اين مردان مترصد فرصت هستند تا ساعاتي غير از ساعات كاري هم خارج از خانه باشند.

اگر متوجه شديد كه شوهرتان نسبت به گذشته، زمان كمتري را در خانه صرف مي‌كند بررسی كنيد كه چه اتفاقي در حال وقوع است. اين قضيه آن‌قدر مهم است كه بايد سريعاً دست به كار شويد و با او صحبت كنيد. سعي كنيد محيطي فراهم كنيد تا شوهرتان بتواند هر نوع نارضايتي از محيط خانه كه باعث شده او زمان كمتري را در خانه بگذراند، مطرح نمايد و يا بگويد چه اتفاق تازه‌اي رخ داده كه او ناگهان به سير و سياحت خارج از منزل علاقه‌مند شده است. فراموش نكنيد اين كار دليل قاطعي براي اثبات خيانت شوهرتان نيست. اما تقريباً واضح است كه او به اين مرحله نزديك شده است. هيچ ترديدي جايز نيست، خيلي سريع نسبت به بهبود شرايط موجود در زندگي مشترك‌تان اقدام كنيد.

پيت به من گفت كه زن جديدش را تقريباً هر روز در مسير برگشت از كار به خانه مي‌ديده است. اين زن فقط چند خانه آن طرف‌تر زندگي مي‌كرد و او مي‌توانست هر وقت كه از خانه خارج مي‌شود به ديدن او برود. پيت روزهاي تعطيل به بهانه فوتبال از خانه بيرون مي‌رفت و پس از ملاقات اين زن، به خانه برمي‌گشت. سپس ليست خريد روزانة همسرش را مي‌گرفت تا به بهانة خريد، بتواند ساعتي هم اضافه‌تر با او باشد. همسرش هنوز هم متوجه واقعيت نشده است. «من مثل يك دزد نامرد عمل می‌کردم و همسرم هيچ‌وقت نفهميد كه من چقدر از او دور بودم،‌ ما خيلي فرق كرده بوديم و زندگي‌مان نيز بسيار متفاوت شده بود. او دوست نداشت بازي فوتبال مرا تماشا كند و از اين كه من به تنهايي خريدهاي خانه را انجام دهم خوشحال مي‌شد.» پيت مي‌دانست كه مثل يك دزد ماهر که هيچ نشانه‌اي از خود به جاي نمي‌گذارد، عمل نکرده است اما همسرش به نشانه‌هاي كاملاً مشهودي كه وجود داشتند توجه كافي نمي‌كرد. هرچه مي‌گذشت پيت براي دور بودن از خانه بهانه‌هاي بيشتر و بيشتري پيدا مي‌كرد. «اين اواخر وضع خیلی مضحك شده بود و من كارهايي مي‌كردم كه او می‌توانست مچ مرا بگيرد، مثلاً به او مي‌گفتم كه براي بازي گلف بيرون مي‌روم، در حالي كه من هيچ‌وقت در زندگي‌ام گلف بازي نكرده بودم، اما او آن‌قدر از من دور بود كه حتي نمي‌پرسيد چرا؟!»

2- روابط جنسي شما بسيار كمتر از قبل شده است

دومين نشانه مهم، كم شدن دفعات برقراري روابط جنسي بين همسران است. 34 درصد از مردان، كاهش روابط جنسي را به عنوان نشانة نزديك شدن به مرحلة خيانت و 43 درصد به عنوان نشانة اقدام به خيانت عنوان كردند. بازهم آمار قابل توجهي به دست آمد، دقت كنيد 34 درصد كاهش روابط جنسي را به عنوان علامت خطر قبل از هرگونه اقدام جدي به خيانت مطرح كرده‌اند و اين به شما مي‌گويد كه مي‌توانيد قبل از وقوع خيانت اين نشانه‌ها را دريافت كنيد و براي پيشگيري كاري انجام دهيد. قسمت عجيب و جالب در پاسخ‌ها اين بود كه فقط 43 درصد كاهش روابط جنسي را نشانة درگير شدن در روابط خارج از خانواده مطرح كردند و 57 درصد كاهشي در روابط جنسي با همسرانشان، حتي بعد از خیانت، نداشتند. در حالی که به نظر مي‌رسد در حالت طبيعي بايد تعداد بيشتري از مردان دچار كاهش روابط جنسي با همسرانشان شوند. پس از مقداري كنجكاوي به اين نتيجه رسيديم كه تعداد برقراري روابط جنسي آنها با همسرانشان به طور معمول آن‌قدر كم بوده كه بعد از شروع رابطة جديد، هنوز مي‌توانستند بدون ايجاد هيچ مشکلی به همان شرايط قبل ادامه دهند.

جورج از كساني بود كه براي روشن شدن اين موضوع كمك زيادي به من كرد. او توضيح داد كه رابطة جنسي او با همسرش يك بار در هر سه هفته برقرار مي‌شد. بنابراين با وجود روابط ديگري خارج از خانه، باز هم قادر بود تا رابطة جنسي با همسرش را به همان مقدار قبلی حفظ نمايد. «من ديگر تمايلي به برقراري رابطة جنسي با همسرم نداشتم، اما اگر اين رابطه را كاملاً قطع مي‌كردم، ممكن بود او به موضوع مشكوك شود.»

57 درصد مردان بدون اين كه در روابط جنسي با همسرانشان كاهش محسوسي ايجاد شود، به روابط جديد خود مشغول بودند. زيرا تعداد برقراري رابطة جنسي بين بسياري از همسراني كه داراي دعوا و كشمكش هستند حدود یك بار در هر دو ماه است.

3- او از پاسخ دادن به تماس‌هاي تلفنی شما خودداري مي‌كند.

نشانة بعدي، اجتناب از تماس و عدم پاسخگويي به تلفن همسرانشان بود. اين آمار از 29 درصد در مورد كساني كه در شرايط سقوط بودند تا 24 درصد، كساني كه خيانت را آغاز كرده بودند، متغير بود. تماسي كه شما در طي روز با همسرتان برقرار مي‌كنيد، حتي اگر راجع به مسائل عادي و روزمره زندگي باشد، به شما كمك مي‌كند تا سطح آگاهي عمومي‌خود را از يكديگر ارتقا بخشيد. اجتناب او از تماس با شما و يا عدم تمايلش به گذراندن اوقات فراغت با شما، به اين معني است كه او علاقه‌اي به ارتباط با شما ندارد چه آگاهانه باشد چه ناآگاهانه. همچنان تماس خود را حفظ كنيد حتي اگر به كوتاهي گفتن «سلام، دوستت دارم و امروز حالت چطور است؟» باشد.

4- او بيشتر از قبل از شما انتقاد مي‌كند.

25 درصد از مردان قبل از اقدام عملي به خيانت، شروع به انتقاد از همسرانشان كرده بودند و اين مقدار پس از شروع به خيانت به 19 درصد كاهش می‌يافت.

استفاني نمي‌فهميد كه چه اتفاقي در حال وقوع است. «او قبلاً عاشق دستپخت من بود، مادر من ايتاليايي بود و او از خوردن غذا در ظروف سنتي ايتاليايي لذت مي‌برد. اما همه چيز ناگهان تغيير كرد. او از غذاهاي من ايراد مي‌گرفت و از من مي‌خواست آنها را تغيير دهم. با وجودي كه احساس مي‌كردم به من توهين مي‌كند، اما بازهم سعي كردم كه غذاهاي جديد درست كنم و ظاهراً راضي شده بود، اما اين بار شروع به بهانه گرفتن از نحوة‌ پول خرج كردن من كرد. به خاطر تحصيلات در رشتة‌ امور مالي، تمام مسئوليت مديريت مالي خانواده از همان ابتداي ازدواجمان با من بود، اما حالا ناگهان نسبت به روش پس‌انداز من معترض شده و از من پاسخ مي‌خواست. به خاطر همين كج‌خلقي‌هايش مشكلات زيادي با هم پيدا كرده بوديم و دائم درگير مي‌شديم.» شش ماه بعد استفاني فهميد كه شوهرش با زن ديگري رابطه دارد و كم شدن پس‌اندازشان هم به دليل اين بوده كه او براي آن زن پول خرج مي‌كرده است.

5. او بيشتر از سابق با شما جر و بحث و دعوا مي‌كند

20 درصد مردان گفتند كه شروع به دعوا با همسرانشان مصادف بود با نزديك شدن آنها به مرحلة خيانت. توجه داشته باشيد كه انتقاد كردن از همسر و دعوا كردن با او بسيار شبيه هم هستند و اگر اين نشانه‌ها را با هم ادغام كنيم مي‌بينيد كه درصد بالايي از مردان هنگام خسته شدن از همسرانشان اين نشانه‌ها را بروز مي‌دهند.

بيشتر مرداني كه در شرف خيانت به همسر هستند و يا درگير خيانت شده‌اند، زمان زيادي را بيرون از خانه مي‌گذرانند و از تماس با همسران خود، خودداري مي‌كنند و دفعات برقراري روابط جنسي با همسرانشان كمتر مي‌شود. به نظر مي‌رسد كه اين تغييرات رفتاري علائم خطري هستند براي اينكه بفهميد همسرتان در حال قطع ارتباط با شماست و اگر ديديد شوهرتان ديگر تمايلي به برقراري ارتباط با شما ندارد بدانيد كه زندگي‌تان در خطر است.

6- به حرف‌های او با دقت گوش كنيد. او ممكن است در بارة زن ديگري با شما صحبت كند.

نشانه‌اي كه بارها در كار با زوجين به آن برخورد کرده، اما در سؤالات اين تحقيق گنجانده نشده بود، صحبت مردان دربارة يك زن ديگر بود. اگر شوهرتان شروع به صحبت راجع به يك زن دیگر کرد كه معمولاً هم يك همكار است و مثلاً به شما گفت كه با هم ناهار خوردند و يا مجبور شدند براي كار با هم به جايي بروند یا از خانوادة او تعریف کرد و گفت که بچه‌هايش عاشق او هستند، متوجه باشيد! كه ممكن است اين همان علامت خطر براي زندگي شما باشد. معمولاً اگر كسي شروع به برقراري رابطة جدي با كسي نكرده باشد، دليلي نمي‌بيند كه رابطه‌اش را مخفي كند. بنابراین اگر شوهرتان از كسي زياد صحبت مي‌كند و مي‌گويد كه او فقط يك دوست يا همكار است حواس خود را جمع كنيد. خيانت‌ها معمولاً از همين مراحل شروع می‌شود. رابطه‌هاي جدي، يكباره و بدون شناخت قبلی آغاز نمي‌شوند، ممكن است شوهرتان روبروي شما بايستد و خيلي رك راجع به قابليت‌ها و توانايي‌هاي يك زن صحبت كند و حتي ممكن است از شما بخواهد با او آشنا شويد. حواس‌تان را جمع کنید! تعريف و تمجيد شوهرتان از اين زن و درخواست ايجاد تغيير در شرايط زندگي‌تان، نشان دهنده خواسته‌ها و علاقه‌مندی‌های اوست، از این موقعیت استفاده کرده و با شناسایی احساسات درونی‌اش، زندگی‌تان را استحکام بخشید.

علائم دروغگويي

داستان جین: یک همسر و دو 

وقتي جين متوجه ايجاد تغيير در شوهرش شد حامله بود. شوهر او وكيل بود و آنها در اولين سال زندگي مشتركشان رابطه‌اي بسيار هيجان‌انگيز و رويايي داشتند. اما بعد همه چيز شروع به تغيير كرد. تغييرات به‌تدریج و طي مدت زماني طولاني ايجاد شدند و در اين مدت جين دائماً اين تغييرات رفتاري را توجيه مي‌كرد. گذشته از همه‌ اينها با وجود يك حاملگي برقراري روابط جنسي برايش بسيار دشوار شده و فكر مي‌كرد شوهرش به همين خاطر او را براي اين كار سخت تحت فشار قرار نمي‌دهد. او ترجيح مي‌داد راجع به تلفن همراه شوهرش كه هميشه بدون شارژ در اتومبيل جا مي‌ماند فكر نكند و ...

وقتي در ماه نهم بارداري‌اش به شوخی از شوهرش پرسيد كه «آيا تو به من خيانت مي‌كني؟» خودش بيشتر از او شوكه شده بود. چون اين سؤال را در شرايطي پرسيده بود كه اصلاً احتمال آن را نمی‌داد. شوهرش هم علاوه بر انكار، تظاهر به ناراحتي و عصبانيت كرده و عصبانیت او باعث شد تا جين احساس كند كه اوضاع عادی است.

او حتي توضيح داد كه حاضر است هر كاري برای برطرف شدن شك جين انجام دهد تا او با اين ترس و دلواپسي خودش را آزار ندهد. وقتي جين از او در مورد جاماندن تلفن همراه و یا خاموش بودن آن و كاهش روابط جنسي پرسيد،‌ او دست‌هاي جين را عاشقانه در دست گرفت و توضيح داد كه بيشتر وقتش را در دادگاه مي‌گذراند و نمي‌تواند تلفن همراهش را پاسخ دهد و توضيح داد كه در شرايط بارداري، برقراري روابط جنسي ممكن است جنين را آزار دهد. آن موقع جین بلافاصله حرف‌هایش را پس گرفت به او پيشنهاد يك رابطة جنسي جذاب را داد. اما بعداً به من گفت: «حالا مي‌دانم كه آن موقع يك احمق احساساتي شده بودم.»

بعد از آن گفتگو اوضاع كمي‌تغيير كرد، يك بار تقاضاي برقراري رابطة جنسي كرد. چند شبي هم تلفن همراهش را به خانه آورد. اما بعد از تولد بچه و مشغول شدن من به كارهاي او مسئله فراموش شد. چهار ماه بعد جین به بعضي مسائل شك‌برانگيز برخورد کرد. با دقت بيشتري به مسائل پرداخت. او قبض موبايلي دريافت كرد كه قبلاً هميشه به محل كار شوهرش مي‌رفت ولي اين بار به دليل بازسازي دفتر كار به آدرس منزل آمده بود. او بلافاصله به بررسي شماره‌ها پرداخت و متوجه شد كه شوهرش به دفعات با يك شمارة ناآشنا تماس گرفته است. از شدت ناراحتي ساعت‌ها گريه كرد تا شوهرش به خانه برگشت و بلافاصله او را با قبض تلفن مواجه نمود.

«او با خونسردي خنديد و گفت که احساسات مرا درک می‌کند و می‌داند كه اين قضيه چقدر مرا رنجانده است، او توضیح داد که آنجا يك دفتر وكالت است و او به خاطر كارش مجبور است با افراد متعددي تماس داشته باشد. من در حضور او با آن شماره مشكوك تماس گرفته و مطمئن شدم كه آن شماره، شمارة يك دفتر وكالت ديگر است و من به خاطر اين كارم احساس حماقت كردم.»

با همة اين احوال، باز هم جين نمي‌توانست از فكر كردن به شوهرش و اين كه او كجاست و آيا به او خيانت مي‌كند يا نه، خودداري كند. در نهايت وقتي او دوباره شروع به طرح تناقض‌ها، کرد شوهرش دیگر آن مرد مهربان نبود، عصباني شده و اعتراض كرد كه چرا راحتش نمي‌گذارد و گفت كه لازم است تا مدتي جدا از هم زندگي كنند و در مورد مسائل پيش‌آمده بيشتر فكر كنند و تصميم بگيرند. جين نمي‌دانست چه كار كند، باز هم از او خواست كه واقعيت را بگويد. اما او همچنان بر گفته‌هاي قبلي‌خود اصرار مي‌ورزيد و حتي گفت كه بي‌اعتمادي جين يكي از مهم‌ترين دلايلي است كه او به تنها بودن و فكر كردن نياز پيدا كرده است.

بعد از يك سال، بالاخره جين واقعيت را فهميد. شوهرش مدت‌ها با يكي از همكارانش در ارتباط بوده و به نظر مي‌رسيد كه همه، غير از او اين مسئله را مي‌دانستند.

شوهر جين باز هم با عصبانيت همه چيز را انكار كرد و گفت كه البته اين زن را مي‌شناسد و مجبور بوده در موارد متعددي با او همكاري كند و شاید این موضوع باعث شده تا برخي اين همكاري را بد تعبير كنند.

او اكنون با همان زن زندگي مي‌كند و هنوز هم ادعا مي‌كند كه تا وقتي از همسرش جدا نشده بود هيچ رابطه‌اي بيشتر از روابط حرفه‌اي با هم نداشته‌اند.

همه مي‌دانند كه دروغ گفتن كار خوبي نيست و همه از شنيدن دروغ بسيار ناراحت مي‌شويم چون مي‌خواهيم به كساني كه دوستشان داريم اعتماد كنيم و براساس واقعيتي كه آنها به ما ارائه مي‌كنند تصميم بگيريم. اما تقريباً همه از دروغ به عنوان يك روش استفاده مي‌كنند چون در صورت گفتن واقعيت مورد انتقاد و يا حتي تنبيه قرار خواهند گرفت. اما ما هنوز اميدواريم كساني كه دوستمان دارند، به خصوص - همسر و فرزندانمان ـ حتي اگر پيامد راستگویي‌شان عصبانيت و انتقاد باشد باز هم، با ما روراست باشند.

چرا مردان خيانتكار دروغ مي‌گويند؟ آماده باشيد كه از اين نتايج تعجب كنيد

حتماً افرادي را ديده‌ايد كه دروغگوهاي خارق‌العاده‌اي هستند و بدون هيچ دليلي فقط دروغ مي‌گويند. اما به عقيده مردان خيانتكار،‌ گفتن واقعيت در مورد روابط خارج از خانواده عقيدة واقعاً بدي است و به همين دليل به همسرانشان، مشاوران ازدواج و والدين خود در اين مورد دروغ مي‌گويند.

يك مرد متأهل، در دادگاه حتي شناختن زنی که با او ارتباط داشت را انكار مي‌كرد. وكيل همسرش مكرراً او را سؤال‌پيچ مي‌كرد تا ثابت كند شهادتش مبني بر اين كه قبلاً هرگز اين زن را نديده، دروغ است، اما مرد همچنان انكار مي‌كرد تا وقتي كه وكيل مجبور شد عكس‌هاي متعددي را از او و آن خانم در دادگاه نشان دهد. جالب اينجاست كه وقتي وكيل از او پرسيد كه چرا به دادگاه دروغ مي‌گويد مرد پاسخ داد: «من نمي‌دانستم كه شما اين عكس‌ها را از من داريد.»

به نظر مي‌رسد اين سناريويي است كه همة‌ مردان خيانتكار به نوعي از آن استفاده مي‌كنند و تا جایی كه بتوانند دروغ مي‌گويند. وقتي مردي واقعيت را به همسرش بگويد، زندگي‌اش به سرعت برق به هم ريخته و اوست كه بازنده مي‌شود. در حالي كه بازنده بودن براي هيچ مردي خوشايند نيست. او در مواقعی که مجبور است واقعیت را بپذیرد، باید با موضوع احساساتي برخورد كرده‌ و وانمود می‌كند كه از كاري كه با همسرش كرده واقعاً احساس پشيماني و ناراحتی مي‌كند. در اين صورت و بدين ترتيب همه اختياراتش سلب مي‌شود. به همين علت او ترجیح می‌دهد با دروغ گفتن شرايط بهتري داشته باشد.

مي‌پرسيد پس عشق چه مي‌شود؟ حواستان باشد كه اين مرد به شما خيانت كرده و اين نشانه كمبود عشق، جدايي عاطفي، احساس زيان و نارضايتي از شما و زندگي مشتركتان است. او مثل بيشتر مردان، همه زندگي‌اش را با شناخت و منطق گذرانده و در چنين شرايطي دروغ گفتن براي او نوعي پيروزي محسوب مي‌شود.

من از صحبت با زناني كه درگير خيانت شوهران خود بودند دريافتم كه انكار و تحريف واقعيت توسط شوهرانشان واقعاً ديوانه‌كننده است و اگرچه پس از شنيدن حتي يك دروغ، اعتماد مجدد به همسر بسيار دشوار است، اما به هر حال آنها نهايتاً به همسرشان اعتماد مي‌كنند، زيرا وابستگي به اين رابطه بيشتر از آن است كه فوراً به جدايي بينديشند.

زنان به جاي اينكه اجازه دهند مشکلات آن‌قدر زیاد شود تا به قطع ارتباط زناشویی بينجامد، بايد بياموزند كه چطور همه چيز را به حالت اول برگردانند.

تنها راه ممكن، تعهد براي ابقاي رابطه و انجام كارهايي است كه به نفع هر دو نفر شما باشد.

آيا فكر مي‌كنيد اگر شوهرتان درگير خيانت شود، حقيقت را به شما خواهد گفت؟

مدت زمان زيادي طول كشيد تا درصد مردان خيانتكاري كه در مورد ارتكاب اين عمل به همسران خود دروغ مي‌گويند را با دقت تخمين بزنيم. (جواب‌هاي زير را با حدس‌هاي خودتان مقايسه كنيد)

نتايج به دست آمده وحشتناك بودند. در مجموع 55 درصد مردان خيانتكار هرگز در مورد اين كارشان چيزي به همسران خود نگفته بودند، 28 درصد به دليل اينكه هيچ‌گاه از آنها سؤالي در اين مورد پرسيده نشده بود چيزي نگفته بودند و 27 درصد نيز حتي پس از اينكه همسرانشان مداركي از رابطه جديد آنها به دست آوردند به انكار خود ادامه داده بودند. 14 درصد ديگر تا وقتي كه همسرانشان مداركي عليه آنها به دست نياورده بودند همچنان دروغ مي‌گفتند. 12 درصد پس از اين كه بارها و بارها مورد سؤال قرار گرفتند حقيقت را گفته بودند. 12 درصد پس از اولين سؤال به آنها گفته بودند و فقط 7 درصد بدون اينكه از آنها سؤالي شود همه واقعيت را گفته بودند.

شانس اين كه شوهرتان در اين مورد با شما صادق باشد، به اندازه برنده شدن در بليط بخت‌آزمايي كم است. بسياري از زنان وقتي احساس مي‌كنند كه چيزي در حال وقوع است، احساس عذاب و شكنجه مي‌كنند. اما مكرراً با زبان چرب و نرم شوهرانشان كه ادعا مي‌كنند مردان سربه‌راهي هستند متقاعد مي‌شوند. از طرفي عقل به آنها مي‌گويد باور دوبارة همسرشان و اعتماد مجدد به او در حالي كه قلب و دل شما داستان‌ غم‌انگيز ديگري برايتان دارد، كاملاً اشتباه است. هيچ جمله‌اي نمي‌تواند تجربة‌ تلخ مورد خيانت قرار گرفتن توسط كسي كه براي زندگي به او تعهد داده‌ايد را شرح دهد. وقتي شوهرتان براي متقاعد كردن شما دروغ مي‌گويد، این احساس به شما دست می‌دهد كه چقدر اين مرد با آن مردي كه خصوصي‌ترين مسائل و احساسات خود را بي هيچ دغدغه‌اي با او در ميان مي‌گذاشتيد، متفاوت است. انگار ديگر اصلاً او را نمي‌شناسيد.

چرا بگذاريم كار به جايي كشيده شود كه يك زن پس از ماه‌ها تحمل رنج طاقت‌فرسا براي كشف حقيقت، بالاخره با حقيقت تلخ خيانت شوهرش مواجه شود. در حالي كه براي بازسازي اين زندگي در حال پاشيده شدن شانس‌هاي زيادي وجود دارد. به ازاء هر بار اجتناب از دروغ گفتن، شانس بزرگ‌تري براي موفقيت به دست مي‌آوريم زيرا به خاطر همين دروغ است كه زنان احساس مي‌كنند ديگر هرگز قادر به اعتماد دوباره به همسرانشان نيستند.

تصور كنيد اگر مردي پس از خيانت به همسرش خود را مغبون ببيند و  واقعيت را به همسرش بگويد و از او كمك بخواهد چه مي‌شود؟

براي يك زن بسيار مشكل است كه پس از پي بردن به دروغگويي شوهرش، باز هم بتواند به او اعتماد كرده و براي اصلاح زندگي زناشويي تلاش نمايد. او نگران اين است كه در صورت اعتماد دوباره به همسرش، بازهم مورد خيانت او قرار بگيرد.

اما اگر شوهرش به او دروغ نگفته ولی رفتارش باعث ايجاد تنش در زندگي آنها شود، او مي‌تواند بدون دغدغه، علت را جويا شده و باور داشته باشد كه از زبان شوهرش علل تنش‌ها را خواهد شنيد. باور بكنيد يا نكنيد، اين كار مي‌تواند همه چيز را تغيير داده و باعث شود كه اين زن دوباره به زندگي مشتركش اميدوار شده و حس خوبي پيدا كند. متأسفانه احتمال اين كه مردي خيانت خود را پنهان كند 93 درصد است و 81 درصد حتي پس از سؤال كردن هم به انكار خود ادامه می‌دهند.

فكر مي‌كنيد اگر با سوال‌های گاه و بیگاه خودتان به آزار و اذيت شوهرتان بپردازيد تا در نهايت به حرف بيايد و واقعيت را بگويد چه خواهد شد؟ هرچه به اين كار بيشتر ادامه دهيد او هم به انكار و دروغگويي خود بيشتر ادامه مي‌دهد و در اين صورت فرصت‌هاي طلايي را از دست داده و توانايي شما براي اصلاح اين زندگي زناشويي به شدت كاهش مي‌يابد.

اگر می‌دانید که او همچنان به شما خيانت کرده و با پررویی انكار مي‌كند، سعي كنيد براي كشف واقعيت وقت بيشتري را با او بگذرانيد تا او را زير نظر داشته و براي بهبود زندگي مشترك به راه‌حل‌‌هاي لازم دست پيدا كنيد.

1399/04/04
13235