شاه کلید های موفقیت چگونه در این مقالات به شما عرضه شده است؟
ذهن است كه بر محيط و تمامي موانعي كه بر سر راه انسانها قرار گرفته، غلبه ميكند. هنگامي كه نيروي خلاق فكر، ادراك شود، تأثيرات شگفتآوري به دنبال خواهد داشت. اما اين نتايج بدون توجه خاص، سختكوشي و تمركز حاصل نميشوند
ظاهراً، بعضي افراد با تلاش آگاهانۀ بسيار كم، موفقيت، ثروت و پيشرفت را به سوي خود جذب ميكنند و بعضي ديگر با سختي بسيار، پيروز ميشوند و اين در حالي است كه بقيه در دستيابي به اهداف، خواستهها و آرزوهاي خود، ناكام ميمانند. چرا اينطور است؟ چرا برخي افراد، آرزوها و جاهطلبيهاي خود را به سادگي تحقق ميبخشند در حالیکه عدهاي ديگر به سختي و عدهاي هم هرگز موفق به اين كار نميشوند؟ مطمئناً، سبب آن نبايد فيزيكي و جسماني باشد، در غير اين صورت ميبايست افرادي كه به لحاظ جسماني در عاليترين وضعيت ممكن هستند، موفقترين افراد باشند. پس آن نيروي خلاق را بايد در جای ديگري جستجو كرد، نيروي خلاقی به نام ذهن. اين تفاوتها از ذهن سرچشمه ميگيرد و تنها پديدآورندۀ تفاوت ميان انسانهاست.
ذهن است كه بر محيط و تمامي موانعي كه بر سر راه انسانها قرار گرفته، غلبه ميكند. هنگامي كه نيروي خلاق فكر، ادراك شود، تأثيرات شگفتآوري به دنبال خواهد داشت. اما اين نتايج بدون توجه خاص، سختكوشي و تمركز حاصل نميشوند. خواننده درمييابد كه قوانين حاكم بر جهان ذهني و روحاني هم درست مثل قوانين جهان مادي ثابت و قابل اعتمادند.
براي دستيابي به نتايج دلخواه، بايد از اين قوانين آگاه و با آنها هماهنگ شويم. هماهنگي شايسته و پيروي از اين قانون، همواره با توجهي يكسان، همان نتايج دلخواه را به بار ميآورد.
شما ياد ميگيرید كه قدرت از درون سرچشمه ميگيرد و احساس ضعف به اين خاطر است كه بر قدرتي بيرون از خود متكي شدهاید، بنابراين بلافاصله بر ذهن خود مسلط ميشوید، وضعيت خود را اصلاح ميكنيد، صاف و محكم ميايستید، حالت يك فاتح را به خود ميگيرید و اينجاست كه معجزات به حقيقت ميپيوندد.
واضح است كه اگر فردي از رسيدگي كامل و بهرهگيري از پيشرفتهاي شگفتآور آخرين و عظيمترين دانش بشري كوتاهي كند، به زودي مثل اشخاصي كه از پذيرش قوانین الکتریسیته و اعتراف به مزایای آن، سر باز زدند، از قافله عقب خواهد ماند.
بايد گفت كه ذهن ميتواند شرايط منفي را هم به همان سادگي و سرعت شرايط خوب و مثبت، خلق كند. هر وقت كه آگاهانه يا ناآگاهانه به تجسم كمبودها، محدوديتها و اختلافها ميپردازيم، چنين شرايطي را خلق ميكنيم و اين كاري است كه افراد بسياري به طور ناخودآگاه و تمام وقت به آن مشغولاند.
اين قانون هم مثل هر قانون ديگري تابع افراد و اشخاص نيست، بلكه عملكرد ثابتي دارد كه افراد تابع آن هستند. اين قانون دائماً در حال ارائه دقيق چيزهايي است كه هر فرد، شخصاً خلق كرده، به بيان ديگر، «هر كسي آن درود كه كشت».
تنها افرادي در قانون فراواني سهيم ميشوند و از آن سود ميبرند كه اين قانون را بشناسند و خود را با آن هماهنگ كنند. امروزه روح علمي، تمام زمينههاي كاري ما را تسخير كرده و روابط علت و معلول، ديگر ناديده گرفته نميشوند.
اكتشاف بخشهايي از اين قانون، پيشرفت بشري را به همراه داشته، عنصر تصادف و اتفاق را از زندگي بشر حذف كرده و در عوض، قانون عليت و قطعيت را جايگزين تصادف و اتفاق کرده است.
انسان امروز ميداند كه هر شرايط و هر نتيجهاي، علتي كافي و مشخص دارد، بنابراين وقتي كه به دنبال نتيجهاي مشخص هستيم در واقع به دنبال شرايطي ميگرديم كه ما را به آن نتيجه برساند.
اساس تمام قانونها، برپايۀ استدلال استقرايي است؛ يعني مقايسۀ تعدادي نمونۀ مجزا با يكديگر تا اشتراکاتی در آنها يافت شود.
اين شيوه، همان شيوۀ مطالعاتي است كه ملل متمدن، بخش اعظمی از رفاه و دانش مفيد خود را مديون آن هستند مانند عمر طولاني، تسكين دردها، رودخانههايي كه تغيير مسير مييابند، شبهايي كه درخشش روز را دارند، افزايش قدرت ديد، عبور و مرور سريع و پرشتاب، مسافتهايي كه از بين رفتهاند، مبادلات آسان، فرودآمدن روي دريا و سفرهاي هوايي.
آنچه مايۀ شگفتي است اين است که انسان بلافاصله سعي ميكند از موهبت سيستم مطالعه و روش استقرايي در تفكر خود بهره گيرد، بنابراین وقتي فردي به وضوح ميبيند برخي نتايج و شرايط، حاصل شيوههاي خاصي از تفكر هستند، كافي است اين نتايج را طبقهبندي كند. اين شيوه، تنها شيوۀ علمي است كه با آن ميتوانيم آن حد از آزادی و رهايي را كه غالباً حق غيرقابل انتقال خود قلمداد ميكنيم، حفظ كنيم. افراد هنگامي ميتوانند در خانه و يا در جهان احساس امنيت كنند كه تمام هم و غم خود را دستيابي به آمادگي و وحدت ملي بدانند؛ يعني دستيابي به شرايطي مثل رشد فزايندۀ بهداشت، قابليتهاي بالقوۀ تجارت دولتي و خصوصي و هر نوع پيشرفت مداوم دانش و هنر كار گروهي. باید تمام تلاش خود را معطوف ايجاد اين شرايط و ديگر ابعاد توسعۀ ملي و ارتقاء زندگي فردي و جمعي کنند، يعني همان اموری كه دانش، هنر و اخلاق، وظيفۀ رهبري و هدايت محركهاي آن را بر عهده دارند.
شاهكليد، بر پايۀ واقعيت علمي محض قرار گرفته و امكاناتي را كه در هر فرد نهفته است، كشف ميكند و به ما ميآموزد كه چگونه ميتوان اين امكانات را به شيوهاي قدرتمند به اجرا درآورد، ظرفيت كارايي فردي را افزايش داد و انرژي افزوده، بينش، شور، هيجان و انعطافپذيري ذهني را به ارمغان آورد.
خوانندهاي كه قوانين ذهني را درك كند، توانايي كسب نتایج مثبتی را خواهد داشت كه تاكنون به خواب هم نديده و پاداشهايي به دست خواهد آورد كه به سختي قابل توصيفاند.
شاهكليد، شيوۀ صحيح استفاده از بخشهاي فعال و منفعل طبيعت ذهني را نشان ميدهد و خواننده را در شناسايي موقعيتها ياري ميكند، نيروهاي اراده و تعقل را تقويت ميكند و شيوۀ پرورش قدرت تخيل، آرزو، عواطف، قوة شهودي و بهترين كاربردهاي آن را به ما ميآموزد.
شاهكليد، قوۀ ابتكار، قدرت پيگيري اهداف، بينش انتخاب، توافق و همراهي هوشمندانه و لذت فوقالعادۀ زندگي در سطوح بالاتر را به شما هديه خواهد كرد.
شاهكليد، طريقۀ استفاده از قدرت صحيح و اصيل ذهن را نشان ميدهد، نه قدرتهاي مشابه و قلابي. این کتاب كاري با هيپتونيزم، جادو يا هر نوع فريبكاري كم و بيش جذاب ديگر ندارد؛ روشهايي كه اين توهم را ايجاد ميكنند كه در قبال هيچ، ميتوان چيزي به دست آورد.
شاهكليد، به شما قدرت ادراكي ميدهد كه با آن ميتوانيد جسم و در نتيجه، سلامتي خود را كنترل كنيد. اين شيوه، حافظه را بهبود ميبخشد، تقويت ميكند و قدرت شناخت شما را بسط ميدهد؛ شناختي كه بسيار نادر است، شناختي كه ويژگي بارز هر تاجر موفقي محسوب ميشود و اين توانايي را به افراد ميدهد كه در هر شرايطي علاوه بر مشكلات، امكانات موجود را نيز ببينند. شناختي كه به شما و به هزاران فرد ديگري داده میشود كه نميتوانند موقعيتهايي را كه تقريباً توي مشتشان است دريابند.
شاهكليد، قدرت ذهني شما را به گونهاي تقويت ميكند كه ديگران به طور ناخودآگاه و غيرارادي درمييابند شما فردي قدرتمند هستيد و میخواهند كاري را انجام دهند كه شما ميخواهيد. اين يعني شما افراد و اشياء را به خود جذب ميكنيد. شما از آن دسته افرادي خواهيد شد كه برخي آنها را خوششانس لقب ميدهند. چيزهايي كه ميخواهيد سر راهتان قرار خواهند گرفت، به ادراك قوانين بنيادي طبيعت خواهيد رسيد و خود را با اين قوانين هماهنگ و هم جهت خواهيد ساخت، با بيكران همآوا خواهيد شد، قانون جاذبه و قوانين طبيعي رشد را خواهيد شناخت و نيز قوانين روانشناختي كه منافع سلامتي و اجتماعي و جهان تجاري در آن نهفته است را در خواهيد يافت.
قدرت ذهن، قدرتي خلاق است و به شما اين توانايي را ميدهد كه دست به خلق و ايجاد بزنيد. اين به آن معنا نيست كه شما ميتوانيد چيزي را از ديگران غصب كنيد. طبيعت هرگز كارها را به اين شيوه سامان نميدهد. قدرت طبيعت در اختيار گياهي است كه زودتر رشد كرده و فردي كه زودتر آغاز كرده است.
شاهكليد، قدرت شناخت، بينش و ذكاوت را بهبود ميبخشد، استقلال و توانايي و آمادگي مفيدبودن را افزايش ميدهد، بدبينيها، نااميدي، افسردگي، كمبود، محدوديت و ضعف از جمله درد و بيماري را از بين ميبرد. استعدادهاي مدفون شما را بيدار ميكند، قوۀ ابتكار، قدرت، انرژي و سرزندگي به ارمغان ميآورد و درك زيباييشناسانه، هنري، ادبي و علمي شما را هوشيار ميسازد.
شاهكليد توانسته با جايگزيني اصول معين و مشخص به جاي شيوههاي غيرقطعي و مبهم و نيز ارائه اصول بنياديني كه كارايي هر سيستمي به آنها بستگي دارد، زندگي هزاران زن و مرد را دگرگون كند.
البرت گري، رئيس كارخانۀ فولادسازي ايالات متحده، ميگويد: «نقشي كه مشاوران، كارشناسان و متخصصان كارايي و بهرهوري در مديريت موفق اغلب شركتهاي تجاري با نفوذ دارند انكار ناپذیر است، اما من اصول صحيح كار را دريافتم و خود را با آنها هماهنگ ساختم، اصولي كه بسیار مهمتر از اين نوع مشاورهها هستند.»
شاهكليد، با ساير دورههاي آموزشي مشابه، تفاوت دارد و به ما ياد ميدهد كه تنها ارزشي كه هر قانون و هر اصلي ميتواند داشته باشد، در گروي كاربرد آن قانون است.
عدة زيادي از افراد، در تمام عمر خود كتاب ميخوانند، دورههاي آموزشي خانگي را ميگذرانند و در سمينارهاي مختلف شركت ميكنند ولي هيچ پيشرفتي ندارند كه ارزش اين اصول را ثابت كند.
شاهكليد، به ارائه شيوههايي ميپردازد كه با استفاده از آنها ميتوان ارزش اصول آموزش داده شده را نشان داد و آنها را در زندگي روزمره و امور واقعي به كار گرفت.
به اين طريق، تغييري در انديشة جهان رخ ميدهد و اين تغيير، خاموش و بيصدا در ميان ما پديدار ميشود و از هر تغيير ديگري كه جهان از هنگام سقوط بيخدايي به خود ديده، مهمتر خواهد بود.
اين انقلاب كه افكار و عقايد تمام طبقات بشري را از بالاترين و فرهيختهترين طبقات، تا پايينترين سطوح دربرميگيرد، در تاريخ جهان بيسابقه است.
دانش نوين، چنان اكتشافات وسيعي داشته و چنان منابع بيپاياني كشف كرده و از چنان امكانات عظيم و نيروهاي باورناپذيري پرده برداشته كه دانشمندان بيش از پيش براي تأييد صحت برخي نظريات علمي اثبات شده و ترديدناپذير و يا انكار برخي ديگر از نظريات و اعلام پوچي و يا غيرواقعي بودن اين نظرات، دچار ترديد شدهاند؛ بدينترتيب تمدني نوين در آستانة تولد است.
عادات، تعصبات و خشونت در حال گذرند و بصيرت، ايمان و خدمترساني جايگزين آنها ميشوند. انسان از زنجيرهاي آداب و رسوم، رهايي مييابد، در حالي كه پسماندههاي مادهگرايي از بين ميرود، انديشه آزاد ميشود و پيش از ظهور واقعیت، فراواني شگفتانگيز مثل قرص كامل ماه، طلوع ميكند.
اكنون، تمام جهان در آستانه يك آگاهي تازه، يك قدرت و يك شناخت نوين از منابع دروني به سر ميبرد. قرن گذشته، چشمگيرترين پيشرفت مادي تاريخ را به همراه داشت و قرن حاضر، عظيمترين پيشرفت را در قدرت ذهني و روحي، به دنبال خواهد داشت.
علم فيزيك، ماده را به مولكول، مولكول را به اتم و اتم را به انرژي تجزيه ميكند و سرانجام سرآمروز فلمينگ در خطابهاي در مقابل انستيتوي رويال، انرژي را به ذهن تجزيه ميكند. او ميگويد: «ما نميتوانيم انرژي را در جوهرۀ اصلياش درك كنيم، مگر اينكه انرژي را با نمايش عملكرد مستقيم آن؛ يعني چيزي كه به آن نام ذهن يا اراده دادهايم، لمس كنيم.»
بياييد نگاهي به قويترين نيروهاي طبيعت بيندازيم. در دنياي جامدات، هر چيزي جامد و ثابت است. در قلمرو جانوران و گياهان، نوعي جريان و تغيير دائم، نوعي سازندگي و بازسازي وجود دارد. ما در جو، گرما، نور و انرژي داريم؛ يعني همانطور كه به تدريج از قلمرو مرئي به قلمرو نامرئي وارد ميشويم، فضا لطيفتر و روحانيتر ميشود و از زبري به لطافت و از پتانسيلهای پايين به پتانسيلهاي بالا ميرسيم. هنگامي كه به قلمرو نامرئي ميرسيم، انرژي را در خالصترين و فرارترين حالتش، خواهيم يافت و همانطور كه قويترين نيروهاي طبيعت، نيروهاي نامرئي هستند، درمييابيم كه قويترين نيروهاي بشر هم نيروهاي نامرئي او هستند؛ يعني نيروهاي ذهني و رواني او و تنها شيوهاي كه با آن ميتوان اين نيروها را آشكار كرد، فرايند تفكر است. تفكر تنها فعاليتي است كه ذهن انجام ميدهد. بنابراين جمع و تفريق، فعاليتهاي ذهني و رواني هستند. استدلال، فرايندي ذهني است. عقايد، مفاهيمي ذهني هستند. پرسشها نورافكنهاي ذهني هستند و منطق، مباحثه و فلسفه، ابزارآلات ذهن محسوب ميشوند.
هر فكري، بافتهاي جسماني خاص، بخشهاي معيني از مغز، بافت يا عضلات را به عمل وا ميدارد و به اين شيوه يك تغيير فيزيكي در ساختار بافت ايجاد ميشود. بنابراين براي ايجاد دگرگوني كامل در سيستم جسماني، تنها كافي است كه افكاري خاص دربارة يك موضوع معين داشته باشيم.
اين همان فرايندي است كه شكست را به موفقيت تبديل ميكند. افكار مربوط به شهامت، قدرت، الهامات و هماهنگيها جايگزين افكار شكست، يأس، كمبود، محدوديت و ناسازگاري ميشوند و همينطور كه اين افكار ريشه ميگيرند، بافتهاي جسماني تغيير ميكنند و فرد زندگي را در پرتو نوري جديد مشاهده ميكند، فرد دوباره متولد ميشود و اين بار تولدي معنوي و ذهني خواهد داشت و سرشار از شادي، اعتماد به نفس، اميد و انرژي ميشود. حالا او ميتواند موقعيتهاي موفقيتآميزي را ببيند كه قبلاً آنها را نميديده و امكاناتي را دريابد كه تا پيش از اين براي او معنايي نداشته است.
افكار موفقيتآميزي كه او از آنها آكنده است به اطرافيان او ساطع خواهد شد و در عوض آنها هم به پيشروي و صعود او كمك خواهند كرد. اين افراد ارتباطات جديد و موفقي را به خود جذب ميكنند و به اين شيوه محيط پيرامون خود را دگرگون ميكنند؛ در نتيجه انسان با اين تمرين سادۀ تفكر ميتواند نه تنها خود، بلكه محيط، اوضاع و شرايط را هم تغيير دهد.
شما قطعاً خواهيد ديد كه ما در آستانة طلوع يك روز تازه هستيم كه امكاناتش آنقدر شگفتانگيز و جذاب و آنقدر نامحدودند كه ميتوان گفت غيرقابل باورند. تا يك قرن پيش هر کسی با استفاده از يك هواپيما و يا يك تفنگ گاتلينگ ميتوانست ارتشي را كه به ابزارهاي رايج جنگ مجهز بود، منهدم كند. حالا هم همينطور است و هر فرد با آگاهي از امكانات موجود در شاه كليد، نسبت به ساير افراد از يك امتياز باورنكردني برخوردار خواهد بود.
1396/09/16 1908
شما می توانید به عنوان اولین نفر نظر خود را ارسال نمایید
وارد کردن نام و نام خانوادگی الزامی می باشد
وارد کردن ایمیل الزامی می باشد info@iiketab.com - ایمیل وارد شده صحیح نمی باشد
وارد کردن متن الزامی می باشد
ارسال نظر