موزعان کتاب و اعلام برائت از وجود مافیای پخش
شبکهتوزیع کتاب با وجود نقش کلیدیاش از دیرباز با کاستیهای مختلفی مانند نبود صنف و برخورداری از حمایتهای صنفی روبرو بوده است. از سوی دیگر جای خالی قوانین و ضمانت اجرایی آن در این عرصه، به وجود آشفتگیهایی در بازار کتاب منجر شده است و در مواردی حتی به شائبه وجود «مافیا» در این حوزه دامن زده است...
توزیع کتاب در ایران همواره یکی از پرچالشترین مباحث حوزه نشر بوده است، حلقه میانی ناشر و کتابفروش که در طول سالیان مختلف با نقدها و انتقادات زیادی همراه بوده است. به همین بهانه میزگردی با حضور کاظم علمی؛ مدیر شرکت توزیع گسترش فرهنگ و مطالعات و ابراهیم کریمی؛ مدیر شرکت نشر و پخش دوستان (گزیده) داشتیم. در بخش نخست این میزگرد مباحث مختلفی مانند چگونگی محاسبه قیمت توسط توزیعکنندگان، بحث مافیای توزیع کتاب، نبود ویترین مناسب عرضه کتاب و حضور شرکتهای پخش کوچک و اختلال در نظام توزیع به بحث و تبادل نظر گذاشته شد که در ادامه میخوانید. محاسبه تخفیف کتاب و درآمد موزعان؛ سود توزیع یک کتاب 6 تا 7 درصد پشت جلد یکی از مسائلی که به صورت عمومی برخی ناشران و کتابفروشان درباره آن گله دارند، به قیمتگذاری و محاسبه قیمتی است که توزیعکنندگان کتاب دریافت میکنند. کاظم علمی در این زمینه گفت: در این زمینه ما عرف بازار را به ناشر میگوییم و ناشر تخفیفی که موزعان به کتابفروشان میدهند را تعیین میکند. بعضی از ناشران میگویند تخفیف 25 یا 30 درصد باشد و به ندرت میگویند 20 درصد. در این میان حدود 80 تا 90 درصد کتابهای عمومی با 25 درصد تخفیف به کتابفروشیها ارائه میشوند. برخی از ناشران هم میگویند با 30 درصد تخفیف به کتابفروش بفروشیم. هزینهای که برای توزیع میگیریم هم حداقل 13 درصد پشت جلد است که این رقم به تخفیف کتابفروشیها اضافه میشود. البته در نظر داشته باشید نرخ توزیع کتاب برای تهران یا شهرستانها تفاوتی ندارد و در تمام کشور یکسان است. ابراهیم کریمی نیز در این زمینه گفت: حدود 25 تا 30 درصد تخفیفی که ناشر به کتابفروش میدهد متعلق به کتابفروش است و حدود 10 تا 15 درصد متعلق به توزیعکننده، که به طور متوسط هزینه توزیع بین پنج تا هفت درصد است و از 10 تا 15 درصدی که به عنوان درآمد توزیع در نظر گرفته میشود،
اگر شش یا هفت درصد هزینه را کسر کنیم، در پایان سال سود خالص معادل پنج تا هفت درصد برای موزع میماند. این رقم با توجه به سرمایهای که گذاشته، کاری که انجام میدهد و تعهد و مسئولیتی که دارد سود زیادی نیست. علمی ادامه داد: میزان سوخت سرمایه، یکی از عوامل پنهان سود توزیع کتاب است که عموما دیده نمیشود و در این شش یا هفت درصد نیز بیتاثیر نیست. گاهی سوخت درآمد ما بسیار زیاد است؛ به این معنا که گاهی نمیتوانیم پول خود را از کتابفروش بگیریم؛ حالا یا به دلیل چکهایی که برگشت میخورند و وصول نمیشوند یا با معوق ماندن حسابها از سوی کتابفروشیهایی که تعطیل میکنند.
چکهای برگشتی و طولانی شدن بازگشت سرمایه کریمی گفت: در جریان کار به عناوین مختلف مقداری از حسابها سوخت میشود و ما باید حدود یک درصد را برای این موضوع در نظر بگیریم. این آرزوی ما است که به صورت نقدی با کتابفروشان کار کنیم اما آنچه که عملا در بازار کتاب حاکم است، این است که زمان بازگشت وجه کتاب شش تا 12 ماه است. در ادامه این نشست، علمی درباره تعرفه تخفیف کتاب، گفت: همانطور که گفتم، سودی که در این زمینه دریافت میشود، اغلب عرفی است. البته شرکت تعاونی توزیعکنندگان نیز نیز در این زمینه ملاحضاتی را به اعضا گوشزد میکند، اما توزیعکنندگان ملزم به اجرا نیستند و هر توزیعکننده میتواند هر سودی که میخواهد داشته باشد. کتاب هم مانند کالاهای دیگر ممکن است به نرخهای مختلف فروخته شود اما در این میان ثبات بازار کتاب به دلیل اینکه قیمت پشت جلد دارد، بهتر است. با این حال ممکن است یک توزیعکننده کتابی را با 25 درصد سود، شرکت دیگر با 23 درصد و شرکت سومی با 30 درصد سود بفروشد. اما تجربه نشان داده است، شرکتهایی که خارج از عرف کار میکنند معمولا در مدت دو تا سه سال به مشکلات جدی برمیخورند. وی افزود: ضرری که توزیعکنندگان میکنند این است که حدود 9 ماه زمان میبرد تا پول خود را دریافت کنند. در یک ماه اخیر ما چکهای زیادی داشتیم که تاریخشان را به خواست کتابفروشان، تمدید کریدم. کتابفروشان زیادی هستند که به دلیل مشکلات مختلف، نمیتوانند مبلغ بدهی خود را تامین کنند و از ما میخواهند مهلت بازپرداخت را تمدید کنیم. کریمی: عرف مبلغ قراردادها به یکباره حاکم نشده و در طول دهها سال به وجود آمده است. به عبارت دیگر در آن منطق و استدلالی وجود دارد. حداکثر سود در این حوزه 15 درصد است. همچنین بازگشت سرمایه در بازار کتاب بین شش تا 12 ماه زمان میبرد و بنا به نحوه فروش کتاب در بازار، وجه آن را به ناشر پرداخت میکنیم. مافیای توزیع کتاب نداریم؛ بعضی کتابها نمیفروشند! یکی دیگر
از مباحثی که هر از چندگاهی توسط ناشران و برخی کتابفروشان مطرح میشود موضوع مافیای کتاب و انحصارگرایی در پخش بعضی کتابها است، موضوعی که در این میزگرد به آن اشاره شد و کریمی در پاسخ گفت: یک مثل قدیمی وجود دارد که میگوید «مورچه چیست که کلهپاچهاش چه باشد؟» در توضیح این موضوع باید بگویم گردش کل صنعت نشر کشور در سال چه میزان است که بخواهیم برای یک صنف کوچک، واژهای به این بزرگی را به کار ببریم؟ مشکل اصلی ما کمبود تقاضا است. گواه بر این مدعا هم شمارگان پایین کتابها است که میبینید! کار توزیعکننده گرفتن کتاب از ناشر و فروش آن به کتابفروش است و نفع او در این است که کتاب بیشتری بگیرد، بفروشد تا سود بیشتری عایدش شود. اگر کتاب کمتری از ناشر میگیرد به این دلیل است که در بازار تقاضایی برای آن نیست و فروشی آن ندارد؛ وگرنه اگر ناشر کتابی را تولید کند که در بازار امروز کشور برای آن تقاضا وجود داشته باشد، مطمئن باشید توزیعکننده به سراغ ناشر میرود و درخواست میکند کتابش را برای پخش به او بدهد. وی افزود: نکته دیگری این است که متاسفانه این موضوع در فرهنگ جامعهمان ریشه دارد؛ آنچنان که در تموم صنوف و به شکل اخص در صنف خودمان، همه ما یاد گرفتهایم توپ را در زمین حریف بیندازیم. دائما فرافکنی میکنیم و مسئولیت را به دوش دیگری میاندازیم. اگر هر یک از ما در بخش خودمان مسئولیت بپذیریم و کارمان را خوب انجام دهیم، نیازی نیست که بخواهیم توپ را به زمین حریف بیندازیم. در این بازار با همین تعداد کتابفروشی و سیستم توزیع، چرا برخی کتابها به صورت مکرر تجدید چاپ میشوند و چرا کتابهای بعضی ناشران را توزیعکنندهها نمیتوانند بگیرند و بعد متهم به کار مافیایی میشوند. کریمی با ارائه توضیح در این زمینه گفت: اگر یک ناشر کتابش را برای توزیعکنندگان میبرند و استقبالی از آن اثر نمیشود به این دلیل است که در بازار تقاضا ندارد. اگر ناشری خیلی اصرار داشته باشد میتوانیم به همراه آمار و ارقام به آنها نشان دهیم که گاهی یک کتاب در همین بازار تقاضای زیادی دارد و پرفروش است اما کتابی دیگر در همین سیستم و با همین مقدار خدمات هیچ تقاضایی برای آن نیست و فروش ندارد. گناه این موضوع بر گردن توزیعکننده نیست بلکه باید مشکل را در جای دیگری بررسی و حل کرد. رابطه ویترین و توزیع کتاب بخش دیگر این میزگرد به بحث امکان توزیع سراسری در سراسر کشور اختصاص داشت و کریمی در این زمینه گفت: مساله اصلی اینجا است که ما برای
عرضه کتابهای جدید با مشکل کمبود ویترین روبرو هستیم. مجموعه ویترینی که در کشور داریم زیر 1000 کتابفروشی است و در چنین شرایطی طبیعی است که توزیعکننده و کتابفروش مجبور شود گزینشی عمل کند. به عنوان مثال در شهر زنجان که مرکز استان است، فقط یک کتابفروشی وجود دارد که کتاب غیردرسی و عمومی میفروشد؛ تازه کتابفروشیاش در خیابان اصلی نیست. در طول سالهای گذشته دو کتابفروشی جدید در خیابان مرکزی زنجان راهاندازی شد که در ابتدا حجم زیادی کتاب عمومی گرفتند اما به دلیل اینکه جامعه ما کتابخوان نیست و تقاضای کتاب در این جامعه پایین است، به تدریج از حجم قفسههای کتابهای عمومی کاسته شد و کتابهای آموزشی و کمک آموزشی آوردند، سپس به سراغ لوازمالتحریر رفتند و چند روز پیش که آنجا رفتم دیدم کیف و لوازم سراجی در این کتابفروشی، فروخته میشود. وی افزود: یک توزیعکننده هم مانند کتابفروش، ناگزیراست کتابها را به صورت گزینشی انتخاب کند. از سوی دیگر فضای محدود کتابفروشیها نیز اجازه نمیدهد که همه کتابها را در ویترین ارائه کنیم. ما در کار خود با افراد زیادی در شهرهای مختلف کار میکنیم که میگویند نتوانستیم تعدادی از کتابها را بفروشیم و خواهان مرجوع کردن آن است. در صورتی که اینکار برای کتابفروش هم هزینه دارد و هم از اعتبار او کاسته میشود، زیرا به نفعش است که این کتاب را بفروشد تا اول سود خود را بردارد و بعد پول ناشر و توزیعکننده تهرانی را بدهد. اما هم از سود فروش محروم میشود و هم هزینه بازگشت کتاب به تهران را متحمل خواهد شد، همچنین از وجهه و اعتبار او کاسته میشود. اگر مردم ما کتاب خریداری نمیکنند، گناه کتابفروش و توزیع کننده نیست. ما اگر میخواهیم به صنعت نشر و فرهنگ کشور کمک کنیم. باید تلاش کنیم تقاضا برای کتاب را ارتقا دهیم. کاظم علمی نیز در این زمینه توضیح داد: برخی کتابفروشان ترجیح میدهند فقط با یک شرکت توزیعکننده کار کنند و این کاملا سلیقهای است، البته رابطهها در این زمینه تایثرگذار هستند و شرکتهای توزیع رقیب یکدیگر هستند، در این میان رقابت سالم هیچ اشکالی ندارد، بلکه سعی میکنیم در این رقابت کار خود را ارتقا دهیم تا کتابفروشان بیشتری را به سمت خود جذب کنیم. در این میان رقابت توزیعکنندگان بر سر مقدار تخفیف و مدت چک است که این کار در نهایت به ضرر صنف توزیعکنندگان خواهد بود. در بسیاری از کشورها رابطه توزیعکننده و کتابفروش بر
اساس فروش امانی کتاب است؛ نه به صورت خرید و فروش قطعی. اما در ایران وضع به این شکل نیست. علمی در این زمینه گفت: فروش امانی کتاب یکی از خواستههای اصلی ما در این شغل است تا کتاب را به صورت امانی به کتابفروش بدهم و بعد از فروش کتاب، مبلغ آن را در انتهای ماه پرداخت کند اما هیچ کتابفروشی این کار را نمی کند. طبق آمار و برآوردی که داریم، کتابفروش سه تا چهار ماه کتابهایی را که خریداری کرده است میفروشد ولی خیلی دیر پول آن را به ما بازمیگرداند. تازه وقتی بعضی کتابفروشیها تعطیل میکنند، متوجه میشویم بدهی آنها خیلی بیشتر از موجودیشان است. به نوعی میتوان گفت که آنها با پول ما توزیعکنندگان و ناشران مشغول کار هستند. به عقیده من هیچ توزیعکنندهای از نظر قدرت اقتصادی نمیتواند یک بازه زمانی برای فروش کتاب بگذارد و تجربه سیستم امانی هم برای ما خوب نبوده است. کتابفروشان با پول موزعان کار میکنند! ابراهیم کریمی نیز در این زمینه توضیح داد: زمانی که یک کتابفروشی می خواهد تاسیس شود، برای سرقفلی و اجاره، قفسهبندی و طراحی و دکور هزینه کنار میگذارد اما عموما برای تهیه و خرید کتاب اصلا بودجهای نمیگذارد. همه آنها بر این تصور هستند که کتاب را نسیه میگیریم و بعد از اینکه فروختیم پول کتاب را میدهیم و اصلا از زمان تاسیس نگاهشان بر این است که بابت تهیه کتاب، نیازی به نقدینگی نیست؛ زیرا در انبار ناشران و توزیعکنندگان کتاب فراوان موجود است. فقط مهم این است که اعتبار داشته باشند. به صورت نسیه کتاب میگیرند، میفروشند و از زمان طولانی بازپرداخت استفاده میکنند. سپس با آن پول، گردش کاری خود را حفظ میکند؛ بخشی از آن را برای پرداخت اجازه و بخشی را برای خرید لوازمالتحریر استفاده میکند و ... بنابراین عموما میزان بدهی خیلی از کتابفروشان به مراکز پخش بیشتر از موجودی کتابهایشان است. وی ادامه داد: من به عنوان توزیعکننده موافق این هستم که کتابفروش از آنچه که میفروشد، سود خود را بردارد و سرمایه توزیعکننده را نقدا بپردازد نه به چکهای طولانی مدت موکول کند. از ابتدا کار توزیع همین رویه را داشت اما زمان بازپرداخت حدود دو تا سه ماه بود. اما به تدریج این زمان بازپرداخت طولانیتر شد. الان کتاب ناشران نزد موسسات پخش امانت است و پایان ماه به میزان کتابهای فروخته شده و مطابق با سند، با ناشر تسویه میشود. دلیل آن روشن است؛ چون با این میزان سود ناچیز و هزینهها و از سوی دیگر؛ وضعیت بازپرداخت کتابفروشیها، امکانی جز این وجود ندارد. همچنین علمی در بخش دیگر سخنان خود در این زمینه یادآور شد: توزیعکنندگان در ابتدا باید هر کتابی که از ناشر خریداری میکردند به صورت قطعی پول آن را به ناشر میدادند اما از 15
سال قبل من در موسسه خودم دیدم واقعا به ورشکستگی نزدیک شدهام. به همین خاطر در تعامل با ناشران قرار گذاشتیم مطابق با میزان فروش و پرداخت کتابفروشیها، به شکل ماهانه با آنها تسویه کنیم. بیشتر از نیاز بازار موزع داریم خلا پوشش صنفی برای موزعان کتاب کریمی که رئیس هیات مدیره شرکت تعاونی توزیع کنندگان کتاب است، با بیان اینکه امروز تعداد توزیعکنندگان کتاب بیشتر از نیاز بازار است، عنوان کرد: در حال حاضر افرادی که در عرصه توزیع کتاب فعالیت میکنند، تعدادشان بیشتر از نیاز بازار است. حدود 30 موسسه پخش کتاب در تعاونی عضویت دارند و غیر از آنها، افراد خردهپای دیگری هم مشغول پخش کتاب هستند که عضو تعاونی نیستند و اغلب در زمینه پخش کتابهای عمومی فعالیت میکنند. وی در پاسخ به این سوال که چرا از ابتدای انقلاب، موزعان کتاب تحت تعریف و پوشش قوانین صنفی قرار نگرفتند، توضیح داد: در قانون نظام صنفی جایگاه توزیعکنندگان کتاب، اتحادیه ناشران و کتابفروشان است اما ضابطه اتحادیه این بود که محل کار توزیعکننده یا باید تجاری باشد یا حداقل اداری و تنها اگر این شرایط را داشته باشند میتوانید از اتحادیه جواز کسب توزیع کتاب دریافت کنند. وی افزود: اما از آنجایی که حاشیه سود توزیع کتاب کم است و اگر کسی بخواهد در محل اداری و تجاری این کار را شروع کند، نیاز به سرمایه زیادی دارد، در نتیجه عموم توزیعکنندگان زیر چتر مجوز مرکز نشر فعالیت خود را در واحدهای مسکونی دفاتر نشر پیگیری کردهاند. به همین دلیل است که توزیعکنندگان نتوانستند عضو اتحادیه شوند و در نتیجه راه کوتاهتری که مقدور بوده را انتخاب کردند. البته تعاونی را به ثبت رساندیم تا زیر پوشش تعاونی توزیعکنندگان کتاب، یک تشکل صنفی داشته باشیم. کریمی با اشاره به تمهیدات اخیر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: مایه خوشحالی است که در یکسال گذشته به برکت حضور سیدعباس صالحی که در دولت یازدهم، معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و اکنون به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است، توزیعکنندگان نیز توانستند تحت پوشش قرار گرفته و پروانه کار بگیرند. علمی افزود: اتحادیه اخیرا تسهیلاتی در این زمینه قائل شده است. ما سالهای زیادی به دنبال این طرح و برنامه بودیم تا به هویت صنفی دست پیدا کنیم و خوشبختانه سال گذشته پیگیریهای ما بالاخره به نتیجه رسید. البته همانطور که گفته شد ما از سال 1368 گردهمایی و نشستهای صنفی خود را با جمعی از توزیعکنندگان داشتیم و کارها را پیگری میکردیم. بعدها هم که مجوز قانونی تاسیس تعاونی توزیعکنندگان کتاب در سال 1377 صادر شد و به فعالیتهای صنفی خود ادامه دادیم ولی همانطور که گفتم مصوبات تعاونی، لازمالاجرا نبوده است؛ چون تعاونی قدرت اجرایی ندارد. (منبع: ایبنا)
1396/11/19 1227
شما می توانید به عنوان اولین نفر نظر خود را ارسال نمایید
وارد کردن نام و نام خانوادگی الزامی می باشد
وارد کردن ایمیل الزامی می باشد info@iiketab.com - ایمیل وارد شده صحیح نمی باشد
وارد کردن متن الزامی می باشد
ارسال نظر