چه کسی بیمارستان قورباغه ها را اداره خواهد کرد؟ رمانی برای طرفداران ادبیات واقع گرا منتشر شد
این رمان در گروه رمان های کم شمارِ به اصطلاح تربیتیِ زنانه جای میگیرد و از این جهت در نوع خود به یک کارگاه نویسندگیِ بی چون و چرا برای تمامی نویسندگان جوانِ علاقه مند به نوشتار واقع گرایانه می ماند.
کتاب «چه کسی بیمارستان قورباغه ها را اداره خواهد کرد؟» نوشتهی ، لوری مور، نویسندهی خلاقِ آمریکایی به تازگی در انتشارات دانوب آبی به چاپ رسیده است. به همین مناسبت، بخش خبری سایت آی آی کتاب نیوز گفتگویی با مترجم آن، جناب آقای آرش خوش صفا انجام داده است.
حوزه ی تخصصی آقای آرش خوش صفا و پایان نامه ی دکتری ایشان بر آثار ریچارد فورد متمرکز است و تا کنون رمان های «کانادا»، «تکه ای از قلبم» و «واپسین بخت» و دو مجموعه ی «زنان با مردان» و «شرط بندی سگی (راک اِسپرینگز)» با ترجمهی خوش صفا توسط نشر روزگار به چاپ رسیده و تلاش ایشان بر آن است که مجموعه ی آثار فورد را ترجمه و در اختیار خوانندگان فارسی زبان قرار دهد. دو رمان «قوی سیاهِ سبز» و «ساعتهای استخوانی» اثر دیوید میچِل و رمان «نیمطبقه» از نیکِلسون بِیکِر از دیگر آثار ترجمه شده ی او در حوزه ی ادبیات داستانی است. در حوزه ی نقد ادبی کتاب «رمان مدرن» نوشته ی جِس مَتز آمریکایی از نشر حکمت کلمه با ترجمه ی ایشان راهیِ بازار کتاب شده است.
وی با اشاره به اینکه رمان «چه کسی بیمارستان قورباغهها را اداره خواهد کرد؟» یکی از آثار برجسته ی نویسنده ی آمریکایی لوری مور است که در سال 1994 به چاپ رسیده میگوید:
میتوانم بگویم در نگاه کلی هر کسی که از خواندن یک رمان واقع گرای درجه ی یکِ جدی لذت میبرد میتواند مخاطب این اثر باشد ولی در نگاهی جزئی تر می توان زنانِ علاقه مند به این سبک از رمان نویسی را مخاطب اصلی و شاید خاصِ آن به شمار آورد.
خوش صفا درباره ی محتوا و ویژگی های کتاب اظهار می دارد:
این رمان، که در گروه رمانهای کم شمارِ به اصطلاح تربیتیِ زنانه جای میگیرد و به فراز و نشیبهای بخش مهمی از فرایند رسیدن شخصیت اصلی داستان به بلوغ جسمی و ذهنی میپردازد، از زبان زنی میان سال به نام بِری روایت میشود که پاره هایی از نوجوانیِ پر پیچ و خم خود و تمامی روابط دوستانه و چالش های فکری و ذهنیِ آن دوره را به یاد می آورد و با خواننده به اشتراک می گذارد.
چیزی حدود هفتاد درصدِ این رمان در دنیای سال های گذشتۀ بِری، به ویژه تابستان سال 1972 در منطقه ی هورسهارتس ایالت نیویورک و تنها دوست صمیمی اش یعنی سیلزبی و ماجراجویی ها و تلخ و شیرین های روزهای ناپخته ی این دو، و درک سازش ها و ناسازگاری های کوچک و بزرگ زندگیِ روزمره ی انسان (بهویژه یک زن) میپردازد.
مترجم یکی از ویژگی های جالب توجه این اثر را زبان رواییِ بسیار روان، ساده و توصیفات بسیار صمیمانه و دل نشینِ لوری مور می داند و در این رابطه این طور می گوید:
زبان رواییِ بسیار روان، ساده در عین حال به کارگیری گذشتهنمایی ها و آیندهنمایی های گاه به گاه و نیز توصیفات بسیار صمیمانه و دل نشینِ لوری مور است که، به باور من، نخستین عامل برقراری پیوندی نیرومند با خواننده به شمار میآید که در نوع خود به یک کارگاه نویسندگیِ بی چون و چرا برای تمامی نویسندگان جوانِ علاقه مند به نوشتار واقع گرایانه میماند.
آرش خوش صفا نخستین دلیل خود برای ترجمه ی این رمان را جدای از سبک نوشتاریِ رسا، تأثیرگذار و، در عین حال، بی پیرایه ی مور، جایگیری آن در میان ادبیات داستانیِ تربیتیِ زنانه می داند و در این باره می گوید:
همان گونه که می دانید، ادبیات داستانیِ تربیتیِ متمرکز بر بخشی یا کل فرایند بلوغ شخصیت های اصلی عموماً مردانه است و نمونه های زنانه ی آن، حتی در حوزه ی ادبیات انگلیسی زبان، کم شمارند و به همین دلیل لازم دانستم این رمان زیبا و خواندنی را به مخاطب فارسی زبان بشناسانم.
به گفته ی مترجم کتابِ «چه کسی بیمارستان قورباغهها را اداره خواهد کرد؟»:
از آن جایی که ترجمه ی این رمان با وفاداریِ واژه به واژه ی متن اصلی و بدون هیچگونه کم و کاست ارائه شده و نیز چون جریان اصلیِ درونمایه اش زنانه است و بر پیچیدگی های ذهنیِ سالهای خطیر نوجوانیِ دو دختر نوجوانِ جسور و ماجراجو تمرکز دارد، حتم دارم در درجه ی نخست با استقبال گسترده ی مخاطبانِ زنِ ادبیات داستانیِ واقع گرا و در درجه ی بعد تمام دوست داران این گونه از ادبیات رو به رو شود. این رمان پس از چاپ نخستش در سال ۱۹۹۴، در آغاز در خودِ ایالات متحد با نقد ها و دیدگاه های بسیار مثبت و موافقی از سوی بسیاری از نشریات و مجلات از جمله «نیویورک تایمز» و «لسآنجلس تایمز» رو به رو شد و نیز مقالات پژوهشیِ برجستهای هم در رابطه با شگردهای نویسندگی مور در این رمان به ثبت رسیدهاند.
خوش صفا درباره ی مخاطب کتاب «چه کسی بیمارستان قورباغه ها را اداره خواهد کرد؟» معتقد است:
می توانم بگویم در نگاه کلی هر کسی که از خواندن یک رمان واقع گرای درجه ی یکِ جدی لذت می برد می تواند مخاطب این اثر باشد ولی در نگاهی جزئی تر می توان زنانِ علاقه مند به این سبک از رمان نویسی را مخاطب اصلی و شاید خاصِ آن به شمار آورد.
خوش صفا با توجه به اینکه لوری مور برنده ی جایزه ی او. هنری و پن و اورنج است می گوید:
شاید داستان کوتاهی از لوری مور به صورت جسته و گریخته در مجموعه ای ترجمه شده باشد ولی، در کل و به شکل جدی، می توانم بگویم این نویسنده برای نخستین بار با ترجمه ی همین رمان «چه کسی بیمارستان قورباغهها را اداره خواهد کرد؟» به فضای ادبیات ترجمه ی ایران شناسانده شده و پیش از آن معرف حضور خواننده ی فارسی زبان نبوده است. لوری مور 55 ساله نویسنده ی داستان های کوتاه است و شهرتش به دلیل نوشتن داستان های کوتاه، و توأم با نوعی طنزِ غم انگیز است. مجموعه داستان او با عنوان «پرندگان آمریکا» در سال ۱۹۹۹ برنده ی جایزه ی «آیریش تایمز» شد و در فهرست بهترین های نیویورکر قرار گرفت. او در سال ۲۰۰۴ برنده ی جایزه ی ری و در سال ۲۰۰۶ عضو آکادمی هنر و ادبیات آمریکا شد. او علاوه بر کار نویسندگی، در دانشگاه های آمریکا به تدریس مباحث زبان، ادبیات و نگارش هنری اشتغال دارد.
خوش صفا ترجمه ی کتاب «چه کسی بیمارستان قورباغهها را اداره خواهد کرد؟» را گامی در جهت معرفی این نویسنده ی برجسته ی حوزه ادبیات به علاقه مندان این حوزه می داند.
1399/10/19 1824
شما می توانید به عنوان اولین نفر نظر خود را ارسال نمایید
وارد کردن نام و نام خانوادگی الزامی می باشد
وارد کردن ایمیل الزامی می باشد info@iiketab.com - ایمیل وارد شده صحیح نمی باشد
وارد کردن متن الزامی می باشد
ارسال نظر