درس یازدهم ـ استدلال استقرایی
«و اما مرگ فرايندي طبيعي است كه به واسطۀ آن تمام صور مادي، دوباره در بوتۀ آزمايش قرار ميگيرند تا با دگرگوني تازه، دوباره متولد شوند.»
زندگي شما تحت سلطۀ قوانين قرار دارد يعني اصول حقيقي و ثابتي كه هرگز تغيير نخواهند كرد. قانون هميشه و همه جا، فعال است. قوانين ثابت در تمام اعمال بشر، حضوري پنهان دارند و به همين جهت افرادي كه صنايع بزرگ را هدايت ميكنند، ميتوانند با دقتي كامل، تعيين كنند كه از هر صد هزار نفر، چند درصد در شرايط معين، واكنش مناسب نشان خواهند داد.
با اين حال، خوب است كه به ياد داشته باشيم هر معلول نتيجۀ يك علت است و همان معلول، به نوبۀ خود، علتي خواهد بود كه معلولهاي ديگر را ايجاد ميكند و معلول جديد هم، به علتي ديگر تبدیل خواهد شد. پس وقتي قانون جاذبه را فعال ميكنيد، بايد توجه داشته باشيد يك زنجيرۀ قطارمانند از علل خوب و يا بد را فعال ميكنيد كه ميتواند دنبالهاي بيپايان و اثراتي نامحدود داشته باشد.
بارها شنيدهايم كه ميگويند «من با يك وضعيت بسيار اسفناك در زندگي خود مواجه شدم كه نميتوانست نتيجۀ افكار من باشد؛ من هيچوقت فكري نداشتهام كه بتواند چنين نتيجهاي ايجاد كند.»
به ياد نداريم كه هر چيز، چيز مشابه خود را از جهان ذهني، جذب ميكند؛ فكري كه در سر داريم، دوستان خاص و روابط خاص را براي ما به ارمغان ميآورد و آنها نيز در عوض، شرايط و محيطي را ايجاد خواهند كرد كه مسئول شرايطياند كه از آن شاكي هستيم.
1- استدلال استقرايي، يكي از روشهاي ذهن عيني است كه با استفاده از آن، تعدادي نمونۀ مجزا را با يكديگر مقايسه ميكنيم تا سرانجام، فاكتورهاي مشتركي ميان آنها بيابيم.
2- استقراء با مقايسۀ واقعيات شكل ميگيرد. اين شيوه، روشي براي مطالعۀ طبيعت است؛ روشي كه قانوني را كشف كرد كه حكومتِ آن قانون، با دورهاي از پيشرفت بشري مقارن شده است.
3- اين قانون مرز ميان خرافهپرستي و تعقل است و عناصري چون شانس و تصادف را از زندگي بشر حذف كرده و در عوض قانون، منطق و قطعيت را جايگزين آنها كرده است.
4- اين قانون، همان نگهبان در ورودي است كه در درسهاي قبل، از آن سخن گفتيم.
5- وقتي كه جهان آشناي ما به واسطۀ اين قانون، دگرگون ميشود؛ وقتي كه درمييابيم خورشيد به دور زمين نميگردد، بلکه زمين به ظاهر مسطح، به شكل كره درميآيد و به دور خورشيد میگردد؛ وقتي كه مادۀ ساكن به عناصر فعال تجزيه ميشود و جهان در هر جايي كه ما تلسكوپ يا ميكروسكوپمان را به سمت آن نشانه رفتهايم، خود را سرشار از نيرو، حركت و زندگي نشان ميدهد، به ناچار اين سؤال براي ما ايجاد ميشود كه اشكال ظريف اين نظام كه در قلب آن نهفته است، از چه طريق ميتوانند بدون دستخوردگي و با حفظ نظام موجود اصلاح و يا ترميم شوند.
6- قطبهاي همنام و نيروهاي مشابه، يكديگر را دفع ميكنند و يا نميتوانند بر يكديگر اثر كنند و ظاهراً اين دليل براي تعيين مكان و فاصلۀ مناسب ميان ستارگان، انسانها و نيروها، كاملاً كافي است. وقتي افراد با ويژگيهاي متفاوت، با يكديگر همكاري ميكنند، قطبهاي مخالف، يكديگر را جذب ميكنند، عناصري كه در حالت عادي، هيچ خاصيتي ندارند، مثل اسيدها و گازها، ترجيح ميدهند با يكديگر وارد واكنش شوند و در يك تبادل كلي، ميان داد و ستدهاي آنها موازنه ايجاد ميشود.
7- همانطور كه چشم از ميان رنگهاي معين، به دنبال رنگهاي مكمل ميگردد و از اين كار لذت ميبرد، نياز، خواسته و آرزو نيز در وسيعترين مفهوم خود همينطور عمل ميكنند و نقش ترغيبكننده، راهنما و تعيينكنندۀ عمل را ايفا ميكنند.
8- به نفع ما است كه از اين قانون آگاه شويم و مطابق آن عمل كنيم. كاوير دنداني پيدا كرد كه به يك نژاد از حيوانات انقراض یافته، تعلق داشت. اين دندان براي اينكه بتواند نقش خود را ايفا كند به يك بدن احتياج داشته و همين دندان، بدن منحصر به فردي را كه در آن قرار داشته، با چنان دقتي توصيف ميكند كه كاوير ميتواند اسكلت اين حيوان را بازسازي كند.
9- بينظميهايي در حركت اورانوس ديده ميشود. لوريه، تصور ميكند بايد پای ستارهاي ديگر در میان باشد كه در اين بينظميها دخيل است و اين ستارۀ مرموز بايد در مكاني معين قرار گرفته باشد كه بتوانیم رفتار منظومۀ شمسي را همچنان منظم نشان دهیم و سرانجام، نپتون در همان مكان و همان فاصلۀ پيشبيني شده، كشف ميشود.
10- نيازهاي غريزي آن حيوان با تصورات عقلاني كاوير و اصول طبيعت با اصول ذهن لوريه همخوان بود و در نتيجه نتايج هم با يكديگر همخواني داشتند.
يك جا، با تصور يك موجود مواجه بوديم و در جاي ديگر با خود آن موجود. يك ايدۀ روشن و اصولي، عقل را براي درك عملكردهاي پيچيدهتر طبيعت، آماده ميسازد.
11- با ثبت دقيق پاسخهايي كه طبيعت در اختيار ما ميگذارد و حواسی كه از طريق علم مترقي، از سطح فراتر رفتهاند و با در دست گرفتن اهرمهايي كه میتوانند زمين را جابهجا كنند، درمييابيم كه تماس ما با جهان خارج، آنقدر نزديك، آنقدر عميق و متنوع است كه خواستهها و اهدافِ ما را همانقدر به عملكردهاي هماهنگ اين نظام وسيع، وابسته ميسازد كه زندگي، آزادي و شادي اتباع يك كشور، به دولت آن كشور وابسته است.
12- همانطور كه فرد با پيوستن به نيروهاي جامعه ميتواند منافع فردي خود را حفظ كند و برخي نيازهاي او به تأمين نيازهايي كه عموميتر و رايجتر محسوب ميشوند، وابسته است، به همين ترتيب تابعيت آگاهانۀ ما در جمهوري طبيعت، بهوسیله همبستگي با قدرتهاي برتر، ما را از مزاحمت عوامل زيردست، محفوظ نگاه ميدارد و با توسل به قوانين بنيادي مقاومت یا تشویق، عوامل مکانیکی یا شیمیایی را به کار میگیرد، کارها را ميان آنها و انسان تقسيم ميكند تا بهترين شرايطي را كه خالق طبيعت مدنظر داشته، محقق كنند.
13- اگر افلاطون ميتوانست عكسهايي را كه امروز نور آفتاب میتواند با كمك یک عكاس، خلق كند ببيند و يا شاهد صدها تصوير يكساني بود كه انسان، با پديدۀ القا توليد ميكند، شايد به ياد استادش سقراط ميافتاد كه خود را نوعي ماماي عقلاني قلمداد ميكرد )سقراط بر این باور بود که نقش او این است که چون یک ماما به تولد عقلانی بشر کمک کند.) و در ذهنش تصوير سرزميني ايجاد ميشد كه تمام كارهاي دستي، مكانيكي و تكراري، به عهدۀ طبيعت گذاشته شده، جايي كه خواستههاي ما تنها با كار ذهني، تأمين شوند و با اراده به تكاپو درآيند، جايي كه منابع و ذخاير تنها با تقاضا، خلق شوند.
14- اين سرزمين هر قدر هم كه دور به نظر برسد، استقراء به ما ميآموزد كه چگونه گام بلندي به سوي آن برداريم تا خود را در محاصرۀ منابعي ببينيم كه هم پاداش پايداري گذشتۀ ما است و هم انگيزۀ پايبندي بيشتر و جديتر.
15- اين خود كمكي است براي تمركز و تقويت استعدادهاي خفته که راهحلهاي خطاناپذيري براي حل مسائل فردي و عمومي ارائه ميكند و اين كار تنها با فعاليت ذهني در خالصترين شكل ممكن انجام ميشود.
16- در اينجا به شيوهاي دست مييابيم كه اين شهامت را به ما ميدهد تا باور كنيم آنچه را به دنبالش هستيم، يافتهايم و براي دستيابي به اين هدف، يك روش براي ما به ارث گذاشته شده، همان روشي كه افلاطون بدون آن هيچگاه نميتوانست دريابد كه چطور ممكن است ايدههاي مثالي به واقعيت تبديل شوند.
17- سوئدنبرگ هم در نظريۀ همانندي خود، همين موضوع را تصريح ميكند و استادي بزرگتر ميگويد: «چيزهايي را كه آرزو داريد، هنگام دعا طلب كنيد و ايمان داشته باشيد كه آنها را دريافت ميكنيد و سرانجام، آنها را دريافت خواهيد كرد.» (مارك 24: 11)
به تفاوت زمان افعال به كار رفته در اين عبارت، خوب توجه كنيد.
18- اول باور ميكنيم كه آرزوي ما همين حالا، برآورده شده و بعد آرزوي ما محقق ميشود.
اين يك دستورالعمل مختصر براي استفاده از قدرت خلاق فكر است. روش كار اين است كه آنچه را به عنوان يك چيز تحققيافته آرزو ميكنيم، به بخش ذهني ذهن جهاني، القا ميكنيم.
19- به اين شيوه در سطح تفكر مطلق و بيقيد و شرط، قرار ميگيريم و تمام ملاحظات مربوط به شرايط و محدوديتها را كنار ميزنيم و دانهاي را ميكاريم كه اگر آن را به حال خود بگذاريم، سرانجام جوانه ميزند و بارور ميشود.
20- مطالب را يك بار مرور ميكنيم: استدلال استقرايي يكي از ترفندهاي ذهن عيني است كه با استفاده از آن تعدادي نمونۀ مجزا را با يكديگر مقايسه ميكنيم تا آنكه فاكتورهاي مشتركي ميان آنها پيدا كنيم و ديديم كه مردم هر يك از كشورهاي متمدن جهان، با استفاده از روشي به نتيجه ميرسند كه ظاهراً خود آنها هم از آن خبر ندارند و به همين دليل آن را كم و بيش مرتبط به يك چيز سري و خارقالعاده ميدانند. اما نيروي تعقل به ما اعطا شده تا بتوانيم قانوني كه ما را به اين نتايج رسانده، دريابيم.
21- افراد خوشاقبالي كه هر چيزي را كه ديگران بايد براي دست آوردنش تقلا كنند، دارا هستند، اين نوع از تفكر را آموخته و به كار گرفتهاند. آنها هرگز كشمكشي با وجدان خود ندارند، چرا كه هميشه درست عمل ميكنند و هرگز هم نميتوانند به شيوهاي غير از اين عمل كنند. آنها همواره سنجيده عمل ميكنند؛ هر چيزي را به سادگي ميآموزند؛ هر كاري را كه آغاز كردهاند با مهارتي شايسته، تمام ميكنند و زندگي آنان، نهايت هماهنگي را با خود آنها دارد و تمام اينها را بدون هر گونه فكر اضافه و بدون هيچ دشواري و زحمت، انجام ميدهند.
22- ثمرۀ اين نوع تفكر، همانطور كه قبلاً هم گفته شده، هديهاي الهي است، اما هديهاي كه تاكنون، عدۀ محدودي متوجه آن شده، قدردان آن بوده و آن را درك كردهاند. شناخت قدرت عظيمي كه ذهن ميتواند در شرايط مناسب، كسب كند و اين حقيقت كه ميتوان از اين قدرت، بهرهمند شد، آن را هدايت كرد و آن را براي حل تمام مسائل بشري، قابل استفاده ساخت، از اهميتي فوقالعاده برخوردار است.
23- كل واقعيت همين است، چه در قالب واژههاي علمي مدرن بيان شده باشد و چه به زبان دورۀ حواريون.
افراد بزدلي هستند كه نميخواهند درك كنند كه كمال مطلوب واقعيت، مستلزم تجليات متفاوت است، به گونهاي كه هيچ فرمول بشري نخواهد توانست تمامي جنبههاي آن را به نمايش بگذارد.
24- آنگونه كه برخي تصور ميكنند تغيير، تأکید، زبان جديد، تفسيرهاي نوين و ديدگاههاي ناآشنا، به معناي انحراف از واقعيت نيست، بلكه بالعكس، حاكي از اين است كه واقعيت با روايتي جديد و متناسب با نيازهاي بشري ادراك ميشود و افراد بيشتري آن را درمييابند.
25- بايد واقعيت را با واژگان جديد و متفاوت به تمامي نسلها و افراد، منتقل كرد. بنابراين، هنگامي كه استاد بزرگ ميگويد: «باور كن كه دريافت ميكني تا دريافت كني.» يا وقتي كه سن پل ميگويد: «ايمان، جوهر چيزهايي است كه آرزويشان را داريد و گواه چيزهاي ناديدني است.» و يا وقتي كه علم نوين اظهار ميدارد: «قانون جاذبه، قانوني است كه به وسيلة آن هر فكر به موضوع عيني خود پيوند مييابد»، با كمي بررسي درمييابيم كه تمام اين گفتهها، حاوي يك واقعيت هستند و تنها تفاوت آنها، در شكل بيان است.
26- ما در آستانۀ يك عصر جديد هستيم. زماني فرا رسيده كه بشر به رازهاي برتري دست يابد و زمينه براي ايجاد يك نظام اجتماعي نوين، آماده شده، چيزي شگفتانگيزتر از هر چيزي كه تاكنون به رؤيا ديده شده است. كشمكش علم نوين با الهيات، مطالعات تطبيقي مذاهب، نفوذ فوقالعادۀ جنبشهاي نوين اجتماعي، همه و همه، راه را براي ايجاد اين نظام نوين، هموار ميكنند. ممكن است برخي قالبهاي سنتي كه كهنه و بيفايده شدهاند، كنار گذاشته شوند، اما چيزي از محتوا و ارزش نهفته در قالبها كاسته نخواهد شد.
27- ايماني تازه، متولد شده؛ ايماني كه بايد به روشي تازه، بيان شود. اين ايمان با آگاهي عميق از قدرتي كه در فعاليتهاي روحاني فعلی و در هر سو، يافت ميشود، شكل ميگيرد.
28- روحي كه در مواد معدني به خواب ميرود، در گياه نفس ميكشد و در جانداران به حركت درميآيد و در انسان به بيشترين پيشرفت ميرسد، همان ذهن جهاني است. لازم است كه شكاف ميان بودن و عمل كردن، شكاف ميان نظريه و عمل را با استفادۀ عملي از آگاهي و ادراكي كه از قلمرو تحت سلطۀ خود داريم، پر كنيم.
29- بزرگترين يافتۀ تمامي قرون، قدرت انديشه است و همگان به تدريج از اهميت آن آگاه ميشوند، اما اكنون اين اتفاق افتاده و امروز در تمام زمينههاي تحقيقاتي اهميت اين عظيمترين اكتشاف بشري، به اثبات ميرسد.
30- حتماً خواهيد پرسيد كه قدرت خلاق انديشه در چه نهفته است؟ اين قدرت در افكار خلاق نهفته است و اين افكار نيز به نوبۀ خود با تملك، ابتكار، مشاهده، تشخيص، اكتشاف، تحليل، غلبه، حكومت، تلفيق و استفاده از ماده و نيرو، كار تجسم را انجام ميدهد.
31- وقتي كه تفكر در اعماق مرموز خود فرو ميرود، فكر به بيشترين سطح فعاليت خود ميرسد و وقتي محدودۀ تنگ خود را پشت سر ميگذارد و از واقعيتی به واقعيت ديگر و به قلمرو نور ازلي ميرسد، جايي كه هر آنچه هست، بوده و همواره خواهد بود، آنگاه در يك هماهنگي عظيم ذوب خواهد شد.
32- با اين شيوۀ تعمق شخصي، نوعی الهام پديد ميآيد كه هوش خلاق است و بدون اغراق، از هر عنصر، نيرو يا قانون طبيعي ديگر برتر است. چرا كه توان درك، تبديل و تسلط بر همۀ آنها را دارد و ميتواند آنها را براي تأمين مقاصد و اهداف، به خدمت خود درآورد و از اين راه به اين اهداف دست يابد.
33- خرد با سپيدهدم عقل آغاز ميشود و عقل نوعي ادراك و آگاهي است و اصلي است كه با آن به معناي واقعي چيزها پي ميبريم. پس خرد، عقل روشنييافته است و تواضع و فروتني به دنبال دارد، چرا كه فروتني، از عناصر مهم خرد است.
34- همۀ ما افراد بسياري را ميشناسيم كه به چيزهاي به ظاهر ناممكن، دست يافتهاند؛ كساني كه روياهاي ديرين را محقق كردهاند؛ كساني كه همه چيز و حتي خود را تغيير دادهاند. گاهي اوقات از ظهور يك نيروي به ظاهر مقاومتناپذير كه تصور ميكرديم تنها در شرايطي قابل دستيابي خواهد بود كه شديداً به آن نياز داشته باشيم، شگفتزده شدهايم. اما حالا، همه چيز روشن است. تنها كاري كه بايد كرد، اين است كه اصول اساسي معين و مسلم و كاربرد صحيح آنها را درك كنيم، تا هميشه اين نيرو را در اختيار داشته باشيم.
35- براي تمرين اين درس، بر روي اين عبارت انجيل، تمركز كنيد: «هر آنچه را آرزو داريد، در دعا طلب كنيد و باور كنيد كه آرزويتان برآورده ميشود تا آرزويتان برآورده شود.»
توجه داشته باشيد كه هيچ محدوديتي براي آرزوها وجود ندارد، كلمۀ «هر آنچه» خيلي صريح است و نشان ميدهد تنها محدوديتي كه برای ما وجود دارد در توانايي تفكر ما، در توانايي ما در غلبه بر شرايط مختلف و پيروزي در مواقع اضطراري است و در به یاد داشتن اینکه ايمان يك سايه نيست بلكه خود جوهر اصلي است، «جوهر چيزهايي كه آرزوي آنها را داريم و شاهدي است براي آنچه ناديدني است.»
1398/06/24 918
شما می توانید به عنوان اولین نفر نظر خود را ارسال نمایید
وارد کردن نام و نام خانوادگی الزامی می باشد
وارد کردن ایمیل الزامی می باشد info@iiketab.com - ایمیل وارد شده صحیح نمی باشد
وارد کردن متن الزامی می باشد
ارسال نظر